نـــیـــوک لـــیــــدر

قوه غذائیه

مسیح | سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۵۴ ق.ظ | ۲ نظر
 

برای بسیاری سخن گفتن با قوه قضائیه دشوار است و طبیعتا برای من نیز. درافتادن با این قوه، حکم بازی با دم شیر دارد. البته اینجانب پیشترها، این قوه را شیر بی‌یال و اشکم می‌دانستم و این روزها با پیگیری‌ها و جدیتی که از سوی روسای این قوه می‌بینم گمانم به شیر بودن قوه قضائیه بیشتر می‌شود. بر خود نیز واجب می‌دانم که از تدابیر مسئولین این قوه خصوصا آقای محسنی اژه‌ای قدردانی کنم، اما آنچه مراد نگارنده است، مطلبی در نقد اقدامات قوه قضائیه است و از همین رو من عنوان «قوه غذائیه» را انتخاب کرده ام.

هفته گذشته در شهر شیراز اتفاق ناگواری افتاد. حمله به جناب آقای علی مطهری مذموم همه‌ی کسانی است که به جمهوری اسلامی، آرمان‌های انقلاب و ولایت فقیه دل بسته اند و سعی می‌کنند قدمی در راه اهداف ولایت بردارند. 

همه‌ی پیروان راستین رهبر معظم انقلاب می‌دانند این مدل برخورد نه مورد پسند شخص ایشان است و نه زیبنده انقلاب و اخلاق اسلامی. طبیعتا اگر فرد یا گروهی که خود را پایبند به ولایت فقیه می‌دانند چنین اقداماتی را انجام داده باشند، نشان از برداشت نادرست ایشان از ولایت است و قانون باید با آن‌ها برخورد کند. 

اما آیا مسئله فقط همین‌جاست؟ آیا مصونیت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فقط از آن آنانی است که تریبونی برای خود می‌یابند و یا پشت گرمی دارند؟

اگر بخواهیم جریانات اخیر را با نگاه قانونی دنبال کنیم، آیا نباید پیش‌زمینه‌ی این اقدامات را نیز با نگاه قانون دنبال کنیم؟ و اگر پیش‌زمینه آن را در «قانون» و «قانون گرایی» بجوییم، آیا جز این مسئله که صحبت‌های آقای مطهری در اغلب موارد اخیر «ضد قانون» بوده است، چیز دیگری پیدا می‌کنیم؟ 

سوال نگارنده این نیست که چرا قوه قضائیه بلافاصله با عاملان شیراز برخورد می‌کند، چرا که اینجانب نیز خواستار برخورد اصولی و صریح این دستگاه هستم. سوال اینجاست که چرا قوه قضائیه با سایر موارد به صراحت برخورد نمی‌کند؟

آیا صحبت‌های آقای مطهری در صحن مجلس که اتفاقا حضرت آیت‌الله حائری شیرازی نیز به آن اشاره کردند، تخلف نیست؟ آیا دستگاه قضائی کشور نباید با آن برخورد کند؟

آیا حمله به دانشجوی حزب‌اللهی در جریان سخنرانی آقای مطهری در یکی از دانشگاه‌های کشور که فیلم آن نیز موجود است، برخورد قانونی لازم نداشت؟ آیا همان سخنرانی در حیطه‌ی قانون انجام گرفت؟

سوال بعدی نگارنده این است که آیا برخورد قانونی فقط شامل حال آنانی است که سال‌هاست پایبند به قانون اند؟ و آیا این درست است که آنان که بارها نقض قانون کردند در حاشیه‌ی امن باشند و قانون‌مداران جمهوری اسلامی با کوچکترین اشتباهی با سخت‌ترین برخورد مواجه شوند؟ 

بنده نه‌تنها با برخورد قانونی با کوچکترین اشتباه از قانون‌مداران مخالف نیستم، که آن را امری واجب می‌دانم و معتقدم هرکس در هر مقامی که اشتباه کرد باید به آن رسیدگی شود. اینجانب برخورد با عاملان این حادثه تاسف بار را واجب می‌دانم و معتقدم اگر این مسئله مانند مسئله‌ی اسیدپاشی اصفهان به حال خود رها شود، فاجعه‌ است و موجبات یاس مردم انقلابی از قوه قضائیه‌ را فراهم می‌کند، اما به نظر می‌رسد قوه قضائیه فقط قصد رسیدگی به تخلفات و اقدامات ضد قانون یک جریان خاص را دارد و طرف دیگر اغلب در حاشیه‌ی امن به سر می‌برد. از «اغلب» به جای کلمه «همیشه» استفاده کرده ام، زیرا گاها شاهد برخورد این دستگاه با متخلفان دیگر نیز هستیم.

آیا درست است که پیش از مشخص شدن عاملان قضیه، روزنامه‌های زنجیره‌ای آن را بدون سند و مدرک به جریان حزب‌اللهی نسبت دهند؟ اگر این اقدام قانونی نیست، چرا این قوه هیچ گاه در هیچ مورد مشابهی به تخلفات روزنامه‌های زنجیره‌ای رسیدگی نمی‌کند و نهایت امر پرونده‌ی آن‌ها با یک هفته و دو هفته تعطیلی تمام می‌شود؟ آیا واقعا محرز است که این اقدام را جریان حزب‌اللهی انجام داده است؟

 

باز هم قصد دارم سخنانم را با پرسش‌های دیگری ادامه دهم و قانون‌گذار و قانون‌گرا و حتی قانون ناگرایان را به حال خود رها کنم.

اگر به جای «حسین شریعتمداری» فرد دیگری به دانشگاه رفته بود و به جای طیف خاص سیاسی، جریان حزب‌اللهی او را «داعشی» خطاب می‌کردند و با شعار «بازجو برو گم شو» اجازه سخنرانی را از او سلب می‌کردند، سر و صدای جریانات سیاسی و روزنامه‌های آنان بلند نمی‌شد و در پی آن پای قوه قضائیه به قضیه باز نمی‌شد؟

آیا نباید برخورد با عاملان «کرمان» نیز در دستور کار این قوه قرار می‌گرفت؟ به قول آقای رسایی: «اگر احضار استاندار فارس لازم است پس چرا وقتی یک جانباز در جلسه اصلاح‌طلبان کرمان مورد ضرب و شتم قرار گرفت، استاندار کرمان احضار نشد؟

چرا سال گذشته وقتی در برف سنگین مازندران - که این ایام سالگردش است - چند نفر کشته شدند، استاندار مازندران مجبور به احضار نشد؟
چرا وقتی به دلیل ناتوانی و بی تدبیری مسئولان و مدیران دولت یازدهم، افتضاح سبد کالا به بار آمد و چند نفر کشته شدند، کسی احضار نشد؟»

 

قوه قضائیه با «کف گرگی‌ها» و «ضرب و شتم‌ها» و «سخنان غیرقانونی خانم ابتکار در برنامه شناسنامه» و سایر موارد هیچ برخوردی را بر خود لازم نمی‌داند، اما گویا در برابر شلوغ‌ کاری روزنامه‌های زنجیره‌ای خود را توانا نمی‌بیند. هرچه هست آرزو داریم قوه قضائیه جمهوری اسلامی که این روزها خبرهای خوبی در خصوص برخورد با متخلفین از او شنیده می‌شود، با همه متخلفان برخورد کند و حقیقتا الگوی قضائی یک کشور اسلامی باشد.

 

نهایتا صحبت‌هایم را با این مطلب به پایان می‌برم که، با این وضعیت گاها به «آقا» شدن فکر می‌کنم. حداقل اگر برای اینجانب سودی نداشته باشد که دارد، «آقازاده» می‌تواند در پرونده‌های مختلف اقتصادی نقش داشته باشد، دشمن را علیه کشور تحریک کند، در فتنه‌ها آتش بیار معرکه شود و سیستم‌های به روز پیام‌رسانی را برای تجهیز علیه نظام فراهم کند، پرونده‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی داشته باشد و نهایتا به چند سال زندان محکوم شود.

اگر به فکر «آقا» شدن نباشم، «آقازاده»‌ی آفتابه دزدم «قانونی» حبس ابد می‌شود، یا اعدام!

به نظر می‌رسد همه در برابر قانون برابرند، اما بعضی‌ برابرتر.

 

 

به امید حول حالنای قضائی.

نظرات (۲)

از هر جهت که نگاه کنیم، کل ش ناعدلانه ست.
نباید میزدنش.
ولی دستشون درد نکنه
حداقل دلمون خنک شد!
+این چند نفری رو که گرفتن، احتمالا دو برابر حکم مهدی هاشمی براشون حکم صادر میکنن!
پاسخ:
دقیقا چون ناعادلانه است گفتم.
داستانی داریم...

موافقم. اگر نسبت میگرفتن باید گردن اینا افتابه بندازن دور شهر بگردونن
یه ضرب المثلی هست در اینجور موارد که خطای یکی رو نادیده میگیرن و عوضش رو سر یکی دیگه در میارن.

خدا آخر و عاقبت ما رو ختم به خیر کنه با این قوه قضاییه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی