نـــیـــوک لـــیــــدر

«روغن ریخته» و امامزاده‌ ایران

مسیح | جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۰۶ ب.ظ | ۰ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

 

«ترانه علیدوستی» در واکنش به ممنوعیت صدور ویزا به ایرانی‌ها از سوی دولت ترامپ را نژادپرستانه خواند و اعلام کرد از شرکت در مراسم اسکار به‌خاطر فیلم «فروشنده» آقای «اصغر فرهادی» خودداری می‌کند.
این ممنوعیت چقدر در زندگی عامه‌ی مردم ایران مهم  و موثر است؟
 لازم نیست به حوادث 30-40 سال اخیر رجوع کنیم، همین مسائلیکی دو سال گذشته مثل جلوگیری از ورود پول‌های بلوکه شده به ایران، تمدید تحریم‌های جدید، مسئله ایران‌هراسی و تولید فیلم‌های سینمایی علیه کشور ما را با دستور جدید ترامپ مقایسه کنیم و ببینیم کدام یک بیشتر به ضرر مردم، کشور ما و شایسته‌ی موضع‌گیری است.

 

❗️ حالا فرض کنیم دادگاهی بین‌المللی تشکیل شود و ما بخواهیم تصویری که شبکه‌های تبلیغاتی، فیلم‌های تلویزیونی و دولت‌مردان آمریکایی از  ایران ارائه می‌کنند را تغییر دهیم و بگوییم این چیزی که شما از ما نشان می‌دهید، آن «ما» حقیقی ایرانی‌ها نیست.
ما قرار است چه چیزی نشان بدهیم؟ تصویری که در فیلم‌های این یک دهه از ایران انقلاب اسلامی به جشنواره‌هایی چون «اسکار»، «ونیز» و «کن» ارسال شده چیست؟
«سکس»، «خشونت»، «اعتیاد»، «بی‌بند و باری»، «تجاوز»، «قتل»، «قصاص» به وحشیانه‌ترین شکل ممکن، «نقض حقوق بشر» با تعریف غربی و... است. 

💢 سینمای ما چه چیزی از ایران، حتی بدون در نظر گرفتن نوع حکومت و دیدگاه شخصی سازندگان فیلم نشان می‌دهد؟ «ایران جایی برای زندگی نیست»، «ایران ارزش ماندن ندارد»، «حکومت ایران نسبت به مردم خودش هم ظلم می‌کند»، «دادگاه ایران طبق قانون قصاص در چشم کسی اسید می‌ریزد»، «جایی برای امیدواری نیست» و...
آن‌چه نزدیک به 4 دهه از سینمای ایران به جشنواره‌های خارجی فرستاده شده است، تصویری «نئورئالیستی» از جامعه‌ی ایرانی است. تصویری که اگر در ایتالیا با تمام تلخی‌هایش نگاهی شرافتمندانه به آدم‌ها داشت، به سیاه‌ترین شکل ممکن در ایران تبدیل شده است.
«نئورئالیسمی» که «آندره اوتی» ایتالیایی آن را سیاه‌نمایی و تخریب چهره‌ی ایتالیا در اذهان مردم جوامع دیگر می‌دانست و بعد از یک دهه، جلوی آن سینما ایستاد، سال‌هاست در ایران به تلخ‌ترین شکل ممکن نمایش داده می‌شود.

⭕️ برخلاف بسیاری از دوستان، نگارنده مقصر را مدیران فرهنگی می‌دانم. اگر آن‌ها انقلابی بودند و برایشان تصویر ایران در جامعه‌ی جهانی اهمیت داشت، خیلی به تشویق 300 نفر در سالن‌های جشنواره‌ی کن و دست زدن خود آقای «ژان کلود کریر» و «ژیل ژاکوب» اهمیتی نمی‌دادند. آن‌وقت فیلم‌هایی که از ایران به جشنواره‌ها می‌رفت طبیعتا «ایستاده در غبار»، «محمد رسول‌الله»، «بدوک»، «آژانس شیشه‌ای» و... بود، نه «لانتوری» و «فروشنده» و «ناهید».

وقتی دولت ترامپ طبق قانون جدید هیچ شخصیت ایرانی را به کشورش راه نمی‌دهد، با اعلام عدم حضور در مراسم اسکار فقط روغن ریخته نذر امام‌زاده می‌شود. اگر مسئله‌ی ویزای آمریکایی «نژادپرستانه» است، پس صادرات خون‌های آلوده دولت فرانسه به کشور ایران را چه باید بنامیم؟ 

من نه تیم «فروشنده» را به خروج از اسکار دعوت می‌کنم و نه اقدام خانم علیدوستی را بی‌ارزش می‌دانم. نه خروج فیلم از اسکار را نشانه‌ی اقدامی انقلابی یا حتی هم‌راه با مردم می‌بینم و نه در مذمت آن حرف می‌زنم. هر چه حرف بود، پیش از این مسائل بود.
 ما پیش از آنکه نگران ایران‌هراسی ترامپ باشیم، باید از اسارت سیاه‌نمایی کارگردان‌های ایرانی و سوء مدیریت مدیران فرهنگی سینمای خود خارج شویم و دعا کنیم پس از 50 سال مدیری حداقل در سطح «آندره اوتی» پیدا شود.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی