کودتای 28 مرداد
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
«کودتای 28 مرداد» یکی از حوادث مهم در تاریخ معاصر کشور ما است، زیرا این رخداد هم ملی شدن صنعت نفت را زمین زد، هم وفاق اجتماعی و اتحاد بین اقشار مختلفی که به رهبری آیتالله کاشانی و دکتر مصدق کنار هم ایستاده بودند را درهم شکست و از همه مهمتر زمینهی ورود ایالات متحدهی آمریکا به ایران و استعمار این کشور را را فراهم کرد.
کودتای 28 مرداد مهم است، چون 25 سال با وقوع انقلاب اسلامی فاصله دارد. آمریکا و انگلیس زمانی در امور داخلی ایران دخالت رسمی میکنند که حتی جرقههای نهضت انقلابی امام خمینی نیز زده نشده است. کشورهای استعماری با براندازی دولت قانونی ایران، سهم نفتی خود از منابع ایران را رسمیت میبخشند و حکومت شاه هم هیچ اختیاری از خود ندارد.
دربارهی وقایع این کودتا و پیشینه و پسینههای آن کتابهای متعدد و خوبی نوشته شده است. 28 مرداد میتوانست موضوع فیلمهای بسیاری در سینمای ایران باشد و مثلا جشنوارهی فجر هر سال، یک فیلم با این موضوع داشته باشد. نکتهی دیگری که دربارهی این کودتا باید گفت، خارج شدن پروندههای مربوط به کودتا از حالت محرمانه در سازمان CIA است. مسئلهای که سال قبل اتفاق افتاد و حتی در مناظرههای انتخاباتی پیشین آمریکا موضوع مناظرهی «هیلاری کلینتون» و «برنی سندرز» شد.
خلاصهای از وقایع مربوط به کودتای 28 مرداد را شرح خواهیم داد و بعد به معرفی چند کتاب در این باره میپردازیم.
دههی بیست رو به پایان بود و نهضت ملی کردن صنعت نفت در اوج خود بود. ایران و انگلیس شکایت نفتی خود را به دادگاه لاحه بردند و این دادگاه خود را از مسئولیت رسیدگی به آن معاف دانست و به زعم بسیاری این مسئله موجب پیروزی ایران در برابر انگلستان بود.
دکتر «محمد مصدق» که به همراه ایتالله «ابوالقاسم کاشانی» رهبری نهضت نفت را به عهده داشت، برای مقابله با استعمار انگلیس، به حمایت آمریکا اعتماد کرد و دست دوستی داد، اما فرجام این خوشبینی و اعتماد نادرست، فصل جدیدی از استعمار نوین در ایران توسط ایالات متحده آمریکا بود. آمریکایی که در جنگ جهانی دوم کمترین هزینه و تلفات را داده بود، بهترین نتیجه را گرفته بود و تصمیم داشت قدرتمندترین کشور شود. ایالات متحده راه رسیدن به این قدرت را در گرو دستیابی به منابع طبیعی کشورها، خصوصا کشورهای خاورمیانه و ایران میدانست، زیرا نفت ایران در آن دوران در اختیار شرکت نفت «ایران-انگلیس» بود.
جنبش ضد انگلیسی مصدق و همراهانش زمینهی نفوذ امریکا را فراهم کرده بود. آمریکا در ظاهر به بهانهی ملی کردن نفت ایران، به یاری مصدق آمد تا سهم خودش از منابع نفتی ایران بحران زده را داشته باشد، اما رابطهی خوب و باسابقهی دوستی انگلیس و آمریکا چیزی نبود که با این مسائل از بین برود. انگلیس و آمریکا در پشت پرده برنامههای دیگری ترتیب داده بودند.
انگلیس برای آنکه سهم نفتیش به دوران قبل از ملی شدن صنعت نفت برگردد، طرح براندازی دولت مصدق را داد. البته این تفکر از مدتها قبل در بین مسئولین و جناحهای حاکم بر بریتانیا وجود داشت، اما اتحاد نیروهای طرفدار ملی شدن صنعت نفت و البته مخالفتهای اولیهی ایالات متحده آمریکا به منظور برداشت سهم بیشتر از نفت ایران، مانع از این عمل میشد.
هر چند طرفداران ملی شدن صنعت نفت در ابتدا متحد بودند، اما به دلیل اختلافاتی که بین دکتر مصدق و آیتالله کاشانی به خاطر اعتماد به آمریکا بهوجود آمد، فضا عوض شد. این اختلاف تنها سه ماه بعد از مجلس هفدهم با تلاش افراد نفوذی به نتیجه رسید و راه رهبران صنعت نفت از یکدیگر جدا شد.
یکی دیگر از دلایل اختلاف آیتالله کاشانی و دکتر مصدق، مسئله وزارت جنگ بود. مصدق با شاه بر سر پست وزارت جنگ اختلاف داشت و بدون مشورت با دیگران، استعفا داد. شاه که دنبال فرصتی میگشت، بلافاصله حکم را قبول کرد و «حسین علاء» را به صورت غیر قانونی و با وجود به حد نصاب نرسیدن مجلس، به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد. علاء نیز دستور انحلال مجلس را داد. این مسئله اعتراض آیتالله کاشانی را به همراه داشت. او نخست وزیر را خائن خواند و مردم را به تظاهرات علیه دولت فراخواند.
روز 30 تیر 1331 قیام گستردهای علیه علاء شکل گرفت و شاه مجبور به عزل او و بازگرداندن مجدد مصدق شد.
فضای ملتهب ایران سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا را به این نتیجه رساند که اختلافات را جدیتر کنند. آنها توسط «هریمن» نمایندهی دولت آمریکا در ایران «حزب توده» را سازماندهی کردند. اعتصابات سراسری طرفداران حزب توده، معیشت ضعیف مردم و بدتر شدن شرایط دولت مصدق، اوضاع کشور را روز به روز بحرانیتر میکرد.
شبکههای جاسوسی CIA و MI6 فعالیتهای خود را برای سرنگونی دولت مصدق اغاز کردند. «کریستوفر وودهاوس» از طرف Mi6 و «کریمیت روزولت» نمایندهی CIA در خاورمیانه به ایران آمدند و مسئولیت هماهنگی آنها به عهدهی «شاپور ریپورتر» بود. روزولت با چمدانی پر از دلار بین کودتاچیها رفت و شخصا بر کودتا نظارت کرد. عملیات سرنگونی مصدق در انگلیس به نام «عملیات چکمه» و آمریکا به نام «عملیات آژاکس» نامگذاری شده بود.
روز 24 مرداد سال 1332 فرا میرسد. محمدرضا شاه طی حکمی مصدق را عزل کرده و سرلشکر «زاهدی» را به عنوان نخست وزیر اعلام میکند. سرهنگ «نصیری» که در آن زمان فرمانده گارد شاه بود، با دو افسر گارد به سمت خانه مصدق حرکت میکنند تا این حکم به او ابلاغ شود. مصدق بعد از دیدن حکم، دستور دستگیری نصیری را میدهد و مامورها او را به زندان دژبان تحویل میدهند.
قرار بود سه واحد کودتا در سه پادگان مستقر شوند؛ یکی از آنها خانه مصدق را محاصره کند، دیگری ساختمان رادیو و گروه سوم نیز به صورت احتیاطی آماده به خدمت باشد. دو افسر همراه نصیری از طریق بیسیم وضعیت را گزارش میکنند، اما نیروهای طرفدار مصدق توسط یکی از مقامات نظامی دربار آگاه شده و به طرف سه پادگان حرکت میکنند. طرح کودتای اولیه شکست میخورد و شاه که در روز قبل از عملیات به همراه همسرش «ثریا» به نوشهر رفته بوده، به شهر رم فرار میکند. سرلشکر زاهدی نیز از ترس دستگیریی به همراه اعضای ستادش مخفی میشوند.
اوضاع در خیابانها و شهرهای ایران به خصوص تهران ملتهب میشود. وضعیت بحرانی بعضی از سیاسیون به خصوص آیتالله کاشانی را به این نتیجه میرساند که کودتا مرحلهی دومی نیز دارد. ایشان روز 27 مرداد به مصدق نامهای مینویسند و در آن احتمال وقوع کودتای دیگری را گوشزد میکنند. در گوشهای از نامه نوشته شده است:
«اگر واقعاً با دیپلماسی نمیخواهید کنار بروید، این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد بود که من شما را با وجود همه بدیهای خصوصیتان نسبت به خودم از وقوع حتمی یک کودتا به وسیله زاهدی که مطابق با نقشه خود شماست آگاه کردم، که فردا جای هیچگونه عذر موجهی نباشد.»
اختلافات بین آقای کاشانی و آقای مصدق باعث شد تا مصدق جواب درستی به نامه ندهد و این مسئله باعث تنهایی او شد.
بیست و هشتم مرداد فرا میرسد. جمعیتی سازماندهی شده در شهر شروع به تظاهرات و سردادن شعرهایی در حمایت از شاه میکنند. این گروهها توسط «برادران رشیدیان» که از عوامل مهم انگلیس در ایران بودند، به میدان آمده بودند. عمده معترضین دو دسته بودند، یکی زنان بدنام و بدکارهی «شهر نو» مثل «ملکه معتضدی» و دیگری گروهی از قلدران و لاتهای وقت به سردمداری «شعبان جعفری». این دو طیف بعدها در سینمای دهه 40 و 50 نقش مهمی داشتند و سوژهی موثر بسیاری از فیلمهای فیلمفارسی بودند.
گروه معترضین طرفدار شاه به سمت خانه مصدق رفتند و با حمله خود، خانه را ویران کردند. مصدق از طریق پشتبام خانه فرار کرد و کار کودتا با بازگشت زاهدی به دفتر نخست وزیری به اتمام رسید. او به طور رسمی از محمدرضا شاه خواست به ایران برگردد. شاه بلافاصله بازگشت، مصدق دستگیر و زندانی شد و عملیات کودتا نیز با دخالت مستقیم انگلیس و آمریکا با موفقیت به پایان رسید.
آنچه گفتیم خلاصهای از اتفاقات مهم مربوط به کودتای 28 مرداد بود، هرچند اهمیت این کودتا را تنها زمانی درمییابیم که با ملی شدن صنعت نفت و وضعیت انگلستان در ایران نیز آشنا باشیم. برای آشنایی بیشتر با این قضیه مهم میتوان به کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند، رجوع کرد:
1- کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی»، مجموعه دو جلدی که زیر نظر انتشارات «اطلاعات» به چاپ رسیده است.
ظهور و سقوط و سلطنت پهلوی کتاب فوقالعادهای است. کتاب حرفها و ناگفتههای مردی است که نیم قرن در کنار شاه بود. همهی آنچه در دو جلد کتاب میخوانیم، حرفهای «حسین فردوست»، دوست و همراه و یار صمیمی شاه از کودکی تا پایان کار است. فردوست در میان نسل اول و دوم انقلاب آنقدر معروف بود که پس از چاپ کتاب خاطراتش، برای خرید آن صف بسته شود و با ۳۱ بار تجدید چاپ و در حدود دویست هزار نسخه، در فهرست کتابهای پُرشمارگان قرار بگیرد. جلد اول کتاب از دوران کودکی شاه شروع میشود و تا روزهای پایانی ادامه دارد. بیان وقایع مهمی از جمله کودتای 28 مرداد 1332 در این کتاب میتواند راهگشای پژوهشگران و نویسندگان آثار سینمایی باشد. جلد دوم نیز به همین ترتیب نوشته شده است، با این تفاوت که ریشه و ارتباط گروهها و افراد مختلف به صورت کامل بیان شده است. جلد دوم کتاب مرهون زحمات آقای «عبدالله شهبازی» است که نگاه تیزبین و دقیقی در واکاوی تاریخ دارد.
2- کتاب «اسناد سازمان سیا درباره کودتای 28 مرداد و براندازی دکتر مصدق» به نویسندگی آقای «غلامرضا وطندوست».
در این کتاب بخشی از اسناد سازمان CIA درباره کودتای 28مرداد و براندازی دولت دکتر محمد مصدق, ترجمه، تجزیه و تحلیل شده است. کتاب ابتدا با مقدمه ناشر دربارهی قضیه ملی شدن صنعت نفت شروع میشود. متن اسناد با عنوان «اسناد سازمان سیا»، «سرنگونی مصدق» و «نخست وزیر ایران» تشکیل شده است. همچنین وقایع مربوط به عملیات که از سوی انگلیس و آمریکا دنبال میشده در این کتاب نوشته شده است.
3- کتاب «کودتای 28 مرداد» نوشته آقای «عبدالله شهبازی» که انتشارات «روایت فتح» آن را چاپ کرده است.
ویژگی این کتاب به ویژگی مهم و خاص نویسنده برمیگردد؛ دقت، ریزبینی و موشکافی حوادث تاریخی و یافتن ارتباط آنها با یکدیگر. عبدالله شهبازی به خوبی وقایع را جستجو میکند و از دل آنها تاریخ را واکاوی میکند. نگاه او به مسائلی خاص مانند تاثیر شرکت نفت «شل» بر کودتای 28 مرداد، خاص و منحصر به فرد است و بیشک یکی از منابع مهم شناخت این واقعه محسوب میشود.
کتابهای مهم دیگری که به اختصار به انها اشاره میکنیم، عبارتند از:
1- کتاب «کودتا 28 مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و امریکا در عصر مدرن»، یرواند آبراهامیان؛ مترجم: محمدابراهیم فتاحی و لیلایی، ویراستار: فرزانه سالمی، نشر نی.
2- کتاب «سرنگونی دولت مصدق به روایت اسناد سیا»، نوشته دونالد ویلبر؛ مترجم: بهمن سراحیان؛ سلمان قاسمیان، دانش نگار.
3- کتاب «کودتا و ضد کودتا»، نوشته «سیدعلی موسوی» انتشارات «دفتر نشر فرهنگ اسلامی»
4- کتاب «زندگینامه و مبارزات سیاسی دکتر محمد مصدق» نوشته «دکتر نصرالله شیفته» تحت نظر انتشارات «کومش».
5- کتاب «جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332»، نوشته «سرهنگ غلامرضا نجاتی»، نشر «موسسه خدمات فرهنگی رسا».
6- کتاب «کودتای 28 مرداد»، نوشته «گازیوروسکی»، ترجمه آقای نجاتی
7- کتاب «بازخوانی نهضت ملی ایران» که توسط آقای «روحالله حسینیان» نوشته شده و توسط انتشارات «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» به چاپ رسیده است.