و اما جولیا پطرس!
به نام خداوند بخشنده بحشایشگر
مدتها از زمانی که نام «جولیا پطرس» و «احبائی» معروفش در فضای مجازی و خصوصا بین انقلابیها معروف شده میگذرد. برخلاف فلان روزنامهنویس که به هر بهانهای #احبائی پخش میکند و یا بهمان روحانی که آب و هوای لبنان به مذاقش ساخته و دوست دارد همهجا و همه چیز را با سنجه «لبنان» ببیند و مثلا حجاب و فرهنگ و اخلاق ما را به قول خودش لبنانی کند، خیلی نه تمایلی به صحبت درباره جولیا پطرس و پخشآثارش داشتهام و نه خیلی همهجا را لبنان دیدهام. والا میشد کارهای زیادی در این زمینه انجام داد که دوستان هم از آن لذت ببرند!
جولیا پطرس نه با أحبائی، که با یکی از آهنگهایش در دهه 80 میلادی که تمایلی به بردن نامش ندارم، خود را به عنوان خواننده به قول ما محور مقاومت معرفی کرده و با آهنگهای متعدد در این سه دهه فعالیت هنریش، ثابت کرده که حمایتش از مسئله فلسطین، مقاومت لبنان و سوریه احساسی و جوزده نیست.
حالا و پنج روز مانده به کنسرت جدیدش در شهر صور لبنان، خیلی از لبنانیها منتظرند یکبار دیگر روح مقاومت، پایداری و اعتماد به نفسشان را در یک کنسرت موسیقی بالا ببرند و به تعبیری نفسشان از عزت نفسی که دارند حال بیاید.
چیزی که باعث شد اینبار به جولیا پطرس بپردازم این است که او لبنانی است و خود را لبنانی میبیند و به آن افتخار میکند. اگر کسی با لبنان و مسائل آن آشنا باشد میفهمد که مردم این کشور از وجود حزبالله و مقاومت چقدر خوشحالند، اما همانقدر میدانند که به جرأت میشود گفت هیچ مردمی در دنیا به اندازه مردم ما یعنی آدمهایی که در جمهوری اسلامی ایران نفس میکشند اهل مقاومت و پایداری نبودهاند.
لبنان اگر در جنگ 33 روزه به پیروزی رسید یا اگر سال 2000 توانست اولین ضربههای مهلک را به اسرائیل بزند، مردم ما با انقلاب اسلامی به همه فهماندند که طریق دیگری برای زیستن انتخاب کردهاند. طریقی که ماهیتش را «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» بنا نهاد. مردمی که سینهشان را جلوی گلولههای طاغوت پهلوی سپر کردند، مقابل صدام و سردمداران جهانی که در جنگ هشت ساله حمایتش کردند ایستادند، بلوک شرق را به زانو درآوردند و مقابل بلوک غرب و شیطان بزرگ سر خم نکردند. مردمی که چهار دهه تحریم شدهاند؛ تحریم دارویی، هستهای، اقتصادی و... مردمی که تحت فشار همه جانبه هزاران کانال خبری، تلویزیونی، فیلم و مستند بوده و هستند.
حالا لبنان ثمره مقاومت یک گروه شیعی که روح پایداری را در عموم این مردم دمیده، میتواند در کنسرت موسیقی جولیا پطرس ببیند و لذت ببرد، اما ما اینجا باید بشینیم که رضا عطاران از دستشویی دربیاید و با شرت ماماندوز دهه شصت را مسخره کند، یا هر امالقمری که از مادرش قهر کرده بیاید برای دوست دخترش شیش و هشت بخواند یا مثلا تلویزیون هر آشغالی را به اسم خنده و شادی حواله مردم کند؛ یک بار با رامبد و خندانندهشو، یکبار با کودکشو و یکبار با #بیشعورشو!
لبنان میتواند با مقاومت مردم جنوبش لذت ببرد، اما مردم مقاوم ما که چهار دهه است همه استکبار زور میزند حرکتش را متوقف کند، بشیند پای مزخرفات یک مشت سلبریتی مفتخور از بیتالمال سوءاستفاده کن که تا بحث وام بیبازگشت فیلم و سود کلان و بحثهای انتخاباتی باشد هستند و موقعی که وقت پایداری است، جز غر زدن و ناله کردن چیزی ندارند.
کاش آن روزنامهنگار عزیز و آن روحانی محترم یکبار از این منظر سراغ جولیا پطرس بروند. کاش اگر کسی خواست جولیا پطرس را معرفی کند، بفهمد که حتی طبق فتوای رهبری درباره بحث خوانندگی زنان، یک بحث #فقه_موسیقی هم وجود دارد که اول باید آن را پیاده کرد، بحث حکومتی موسیقی را که رهبری در درس خارجش طرح کرده، عملیاتی کنیم و بعد برویم سراغ اینکه یک موسیقی را از سر ذوق پخش کنیم؛ چیزی که باعث میشد به او و آثارش نپردازم!
کاش دوستان عزیز ما بفهمند اینجا لبنان نیست، ایران است. کاش آن روحانی محترم به جای اینکه آب دهانش از اسم لبنان بریزد، اشکی برای مقاومت مردم خودمان و بدبختی خودش و ما بریزد که اسیر دست یک مشت به ظاهر هنرمند ابله شدهایم؛ همانها که «هفت روز و هفت ساعت» مفتخوری کردند.
5 روز دیگر جولیا پطرس در صور میخواند؛ در جنوب لبنان. مثل همیشه حسرت میخورم که چرا از هنرمند هم شانس نیاوردیم. کاش میشد یک کرور از این سلبریتیها را بدهیم و یک مرد جنگی چون او بگیریم که در شرف، مردانگی و وطنپرستی از اکثر جماعت بیشرافت ایرانی والاتر است.