نـــیـــوک لـــیــــدر

سینمای جنگ یا ضد جنگ

مسیح | چهارشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۳۸ ب.ظ | ۱ نظر

 

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

متن زیر نوشته‌ای تمرینی در خصوص سینمای ضدجنگ و تفاوت آن با سینمای جنگی است. ناگفته نماند که این دو گونه با ژانر دفاع مقدس که 

گونه‌ای برآمده از ایران است، کاملا متفاوت است.

متن کامل نیست و نیاز به شرح بیشتری در خصوص المان‌های اصلی این فیلم‌ها و مولفه‌های آن است. همچنین شایسته بود کارکردهای سینمای جنگ و سینمای ضدجنگ در غرب بررسی شود که مجال آن نبود.

 

«از اسطوره سازی تا اسطوره سوزی»

«ژانر جنگی» یکی از مهم‌ترین و پرطرفدارترین گونه‌های سینمایی در دنیاست. گونه‌ای که به تبع نام آن محتوایی در خصوص جنگ دارد و ماهیت «میلیتاریستی» در آن دیده می‌شود. با وجود اینکه از سال‌های اولیه‌ی سینما فیلم‌هایی با موضوع جنگ و نظامی ساخته شد، اما عنوان «ژانر جنگی» سال‌ها بعد از آن مصطلح شد.

پس از دو جنگ جهانی اول و دوم، نگاه انتقادی به این دو جنگ باعث شکل‌گیری سینمایی در کشورهای غربی موسوم به سینمای «ضد جنگ» شد.

برای اینکه با سینمای ضد جنگ آشنا شویم، کمی به عقب باز می‌گردیم..

دو سال از آغاز جنگ جهانی اول می‌گذشت که هالیوود، سرباز جوان ایالات متحده‌ی آمریکا، با هدف کمک رسانه‌ای به دولت سینماگران خود را عازم مناطق جنگی کرد و با تولید فیلم، مستند و رول‌های خبریِ تبلیغی جامعه‌ی آمریکا را برای ورود به جنگ آماده کرد. بازیگران و کارگردان‌هایی چون «آیرین دان»، «کارول لومبارد»، «لورتا یانگ»، «هدی لامار»، «گیریا گارسون»، «جیمی استوارت»، «جکی کوگن»، «تایرون پاور»، «داگلاس فیربنکس»، و «چارلی چاپلین» سینماگران حاضر در جنگ بودند و  فیلم‌هایی چون «My Four Years in Germany»  برادران وارنر، «Shoulder Army» چارلی چاپلین و «Hearts of the world» ساخته‌ی دی.دبلیو.گریفیث در این دوره تولید شدند.

با آغاز جنگ جهانی دوم، هالیوود یک بار دیگر سرباز رسانه‌ی دولت ایالات متحده آمریکا در جنگ شد، با این تفاوت که این‌بار هالیوود تجربه‌ی بیشتری داشت و علاوه بر فیلم، مستندها و انیمیشن‌های موثر بسیاری نیز طول شد. آمریکا مانند قبل دو سال اول وارد جنگ نشد و در این مدت هالیوود با تولید فیلم‌هایی چون «Casablanca» ذهن مردم را برای ورود به جنگ آماده کرد. در دو سال پایانی جنگ جهانی دوم نیز فیلم‌‌هایی چون «You Natzi spy»، « Winning Your Wings»، « The Three Stooges»، «Great Dictator» چارلی چاپلین، سری انیمیشن دونالد داک با نام « Donald Duck in Nutzi Land» و مستند «Why we fight» ساخته‌ی فرانک کاپرا کارگردان سرشناس هالیود، تولید شدند.

روح جامعه‌ی بی‌خدای کشورهای درگیر جنگ در دو جنگ جهانی و کشته‌های بسیار زیاد این دو جنگ، افسردگی، یاس فلسفی و ترومای روحی بسیاری در مردم ایجاد کرده بود.

طی سال‌های پس از جنگ، دید انتقادی به دو جنگ جهانی باعث شکل‌گیری سینمایی به نام «ضد جنگ» شد و فیلم‌های زیادی به خصوص در هالیوود بر همین اساس و با این نگاه تولید شدند.

فیلم‌هایی نظیر «غلاف تمام فلزی» «دکتر استرنج لاو» و «راه‌های افتخار» ساخته‌ی «استنلی کوبریک»، «توهم بزرگ» اثر «ژان رنوار»، «اسب جنگی»  به کارگردانی «مارتین اسکورسیزی»، «اینک آخرالزمان» ساخته‌ی «فورد کاپولا» و «یکشنبه طولانی نامزدی» اثر «ژان پیر ژونه» نمونه‌هایی از این فیلم‌ها هستند.

ماهیت فیلم‌های ضدجنگ حول محوریت مصائب و گرفتاری‌های جنگ، مشکلات جامعه‌ی پس از جنگ، مشکلات روانی و روحی انسان‌های جنگ زده، فقر، فحشاء و فساد ناشی از جنگ می‌چرخید و نهایتا مسائلی را مطرح می‌کرد که با دید منفی و سیاه کارگردان به جنگ و آثار آن تولید شده بود.

کشورهای درگیر در جنگ جهانی اول و دوم و سایر جنگ‌های جوامع غربی با هدف کشورگشایی و تسلط هر چه بیشتر بر دنیا وارد شده بودند و فیلم‌های ضد جنگ نیز انتقادی به این مسئله بود. فیلم‌ها جوامع پس از جنگی را نشان می‌داد که با هدف تسلط بر دنیا، جز کشته‌های بسیار چیزی به دست نیاورده بودند.

 با این نگاه، تولید فیلم‌های ضد جنگ در کشورهای غربی خالی از اشکال بود.

تولید فیلم‌های ضد جنگ سال‌ها ادامه یافت و تا امروز نیز ساخت این فیلم‌ها ادامه دارد.

 پس از آنکه رژیم بعث عراق به ایران حمله کرد، گونه‌ی جدیدی در سینمای ایران ظهور کرد که محتوای فیلم‌های آن به جنگ اشاره داشت. جنگی که مردم ایران آن را «دفاع مقدس» می‌نامیدند و  ژانر «دفاع مقدس» نامی بود که به فیلم‌های گونه‌ی جنگی ایران داده شد. گونه‌ای که هم‌زمان با فتوحات رزمندگان در جنگ، خبر از فتح‌الفتوحی در عرصه‌ی فرهنگ و هنر می‌داد. دفاع مقدس ژانری بومی و منحصر به ایران بود و با فیلم‌های «جنگی» تفاوت زیادی داشت. این سینما به سرعت در جامعه جای خود را پیدا کرد و توانست در بین مردم به محبوبیت بسیار برسد.

همه‌ی جنگ‌هایی که بین دو باطل است و حرفی از دین و حقیقت‌خواهی نیست، مذموم و بد است، اما جهاد یا دفاع از دین و اسلام و حقیقت با این امر تفاوت دارد. مثلا جنگ جهانی اول و دوم، جنگ در جهانی بود که ادعای «مردن خدا» را داشت؛ اما جنگ هشت ساله‌ی ما، جنگ میان دشمنان خدا و مجاهدان راه حق بود. تمامیت ارضی و جان و مال و ناموس مردم که امری قدسی بود و همین مسئله دلیل نام‌گذاری این ژانر در سینمای ایران بود. مردم ایران جنگ را دوست نداشتند، اما می‌دانستند رویارویی حق در برابر باطل و تقابل مجاهدان خدا در «جهاد فی سبیل الله» مقابل یاران شیطان «مقدس» است و از این‌رو جنگ و جهاد نیز رنگ دیگری در جامعه‌ی ایرانی داشت.

مهم‌ترین تفاوت فیلم‌های ضدجنگ در کشورهای غربی با فیلم‌های دفاع مقدسی در نوع نگاه به مسئله‌ی «جنگ» است. غرب، جنگ را با هدف‌های اومانیستی و برای غارت کشورها، تسلط و کشورگشایی آغاز کرده و نتیجه‌ی آن باعث ایجاد نگاه ضدجنگ سینماگران غربی است، اما نگاه فیلم‌سازان انقلاب اسلامی به جهاد، ژانر دفاع مقدس را به وجود آورده است.

تفاوت دیگر این فیلم‌ها، نگاه به شخصیت‌های قهرمان فیلم است. در فیلم‌های ضدجنگ، بر قدرت بدنی و جسمی شخصیت‌ قهرمان تاکید می‌شود، اما فیلم‌های دفاع مقدس به نیروی ایمان و جنبه‌های روحی و معنوی قهرمان فیلم تکیه می‌کند. «مرگ» در نگاه فیلم‌های جنگی یا همان سینمای ضدجنگ پایان و تباهی انسان است، اما «مرگ» در سینمای دفاع مقدس «شهادت» و رستگاری بزرگ محسوب می‌شود.

«کشتن» در سینمای جنگی برای انتقام و لذت‌های نفسانی است، اما در نگاه دفاع مقدسی کشتن فقط برای خدا و جهت رضای اوست، نه نفس شخصی و لذت‌های انسانی.

برخلاف فیلم‌های ضدجنگ، رزمنده در فیلم‌های دفاع مقدس با حسرت از دنیا جدا نمی‌شود، بلکه با اشتیاق به استقبال مرگ می‌رود، زیرا شهادت را لقای پروردگار می‌داند. او از جنگ خسته نمی‌شود، به اجبار به این مسیر تن نداده است، هدفش از حضور در جنگ فقط رضای الله است و در این مسیر از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای نمی‌هراسد، اما فیلم‌های ضد جنگ چنین نیستند. شخصیت‌ها از مرگ هراسان اند، یا اجبار پای آن‌ها را به جنگ باز کرده و یا منافعی باعث حضور آن‌ها در جنگ شده است.

روایت جامعه‌ی پس از جنگ این دو گونه‌ی سینمایی نیز با هم تفاوت دارد. در فیلم‌های ضد جنگ، جامعه‌ی پس از جنگ از فساد، تباهی و افسردگی موج می‌زند. سربازان خسته از جنگ باز گشته اند، بسیاری دست از آرمان‌های خود می‌کشند و به مخالفت با آن‌ها برمی‌خیزند و برخی راه بی‌تفاوتی برمی‌گزینند و در زندگی مادی غرق می‌شوند، اما در فیلم‌های دفاع مقدسی، بازمانده‌های جنگ پایبند به ارزش‌ها و آرمان‌ها هستند و شاهد پیشرفت و تعالی کشور خواهند بود. آن‌ها جنگ را زمینه‌ای برای قرب خدا می‌دانند و آثار روحی و فیزیکی به جا مانده از جنگ را «جانبازی در راه خدا» می‌دانند.

این‌چنین است که سینمای دفاع مقدس ما با سینمای جنگی دنیا تفاوت بسیار دارد و اگر این‌چنین نبود وظیفه سینماگران نیز آن بود که به جای مهاجر و دیده بان و سفر به چزابه، غلاف تمام فلزى بسازند و نظام نیهیلیستى ارتش هاى دنیا را به استهزا بگیرند.

تفاوت فیلم‌سازان دفاع مقدس با فیلم‌سازان سینمای جنگ به تفاوت نگرش رزمندگان و ماهیت جنگ ما گره خورده است.

با این نگاه می‌توان به این مسئله رسید که هرچند فیلم‌هایی چون «مهاجر»، «دیده بان»، «سفر به چزابه»، «از کرخه تا راین»، «آژانس شیشه‌ای»، «چ»، «شیار143» و نمونه‌های دیگر آیینه‌ی تمام نمای سینمای دفاع مقدس اند، اما بسیاری از فیلم‌های تولید شده‌ی پس از جنگ ایران و عراق، ماهیتی ضدجنگ دارند و عملا نگاه این فیلم‌ها با نگاه آرمانی و مطلوب تفاوت بسیاری دارد.

فیلم‌هایی چون «عروسی خوبان» ساخته‌ی محسن مخملباف، «کانی مانگا» اثر سیف الله داد، «عقاب‌ها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان، «بازی بزرگان» کامبوزیا پرتوی، «به نام پدر» ابراهیم حاتمی کیا، «50 قدم آخر» و «اتوبوس شب» ساخته‌ی کیومرث پوراحمد و فیلم‌های چون «پاداش سکوت»، «روز سوم»، «سیزده59»، «ملکه»، «اخراجی‌ها» و «معراجی‌ها»، «یک خانواده محترم»، «مزرعه پدری»، «گیلانه»، «طبل بزرگ زیر پای چپ»، «دوئل»، «خداحافظ رفیق»، «ضد گلوله» و فیلم‌های دیگر زیادی نمونه‌ی سینمای ضدجنگ در ایران هستند.

مولفه‌های فیلم‌های ضدجنگ در ایران همانند فیلم‌های سینمای ضدجنگ کشورهای غربی است. جامعه‌ی پس از جنگ شدیدا ویران است و موجی از فساد و تباهی در انتظار جامعه خواهد بود. امیدی به آینده نیست و بازمانده‌های جنگ نیز سرخورده و پشیمان روایت می‌شوند و حتی در ادامه مخالف عقاید خود به تصویر کشیده می‌شوند.

شخصیت اصلی فیلم‌ها عمدتا کسانی هستند که به صورت اتفاقی یا به اجبار به جنگ آمده اند. در فیلمی زنی قصد خودکشی دارد و به جنگ می‌آید و بعد از مدتی تصمیم می‌گیرد کنار رزمندگان بماند {فیلم شب به خیر فرمانده}، در فیلم دیگری عامل شروع جنگ گاوصندوقی پر از طلا معرفی می‌شود {دوئل} و در یک فیلم پسر لاتی به خاطر عشق به یک دختر به جبهه‌های جنگ اعزام می‌شود {اخراجی‌ها}.

سوژه‌ها در فیلم‌های ضد جنگ ایرانی با بهانه‌های مختلفی غیر از دفاع از اسلام، وطن و جان و ناموس کشور به جنگ کشیده شدند و حضور آن‌ها نیز با پشیمانی و ترس همراه است. شخصیت اصلی فیلم از حضور در جنگ واهمه دارد و حضورش نه‌تنها سعادت، بلکه بدبختی تلقی می‌شود. در فیلمی رزمندگان پشت خط مقدم خیانت می‌کنند و به‌خاطر خصومت‌های شخصی با یکدیگر دعوا می‌کنند و در فیلم دیگری رزمنده‌ی ایرانی و عراقی با یکدیگر دوست می‎شوند.

تولید فیلم‌های ضدجنگ در نگاه «جهاد فی سبیل الله» به هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق موجب خدشه‌دار شدن اهداف رزمندگان از جنگ و شکسته شدن ارزش‌های معنوی آن دوران خواهد بود.

خلاصه اینکه، بسیاری از این فیلم‌ها که امروزه به عنوان دفاع مقدس تولید می‌شوند، بر اساس مولفه‌های ضدجنگ ساخته می‌شوند. فیلم‌هایی که در جشنواره‌های اخیر فجر نیز حضور چشم‌گیری داشتند. در چهار دوره‌ی گذشته، فیلم‌هایی چون «مهمان داریم»، «معراجی‌ها»، «خانه‌ای کنار ابرها»، «پنجاه قدم آخر»، «بدون مرز»، «مزار شریف»، «رنج و سرمستی»، «روزهای زندگی»، «عاشقانه‌ها ایستاده می‌میرند»، «ملکه» و «ضد گلوله»، و... بر اساس شاخصه‌های ضدجنگ تولید شدند.

 

نظرات (۱)

طیب الله

خسته نباشید

خوب بود. ان شالله بسترش فراهم باشه، جامع تر توضیح بدی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی