مذاکره خوب یا بد؟ قسمت چهارم
یکی از موارد قابل بحث این توافقنامه، انتخاب واژههاست. امری که سبب اختلافات شدید از همان ابتدای توافق تا امروز شده است و طرفین تفسیر خود را از این توافقنامه بیان میکنند.
در متن توافقنامه ژنو آمده است: «این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنی سازی با تعریف مشترک و محدودیتهای عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلح آمیز برنامه هستهای میباشد.»
«This comprehensive solution would involve a mutually defined enrichment programme with practical limits and transparency measures to ensure the peaceful nature of the programme.»
در این بند و در تمام بندهای این توافقنامه از عنوان «enrichment programme» به معنی «برنامه غنیسازی» استفاده شده است. اختلاف نیز از همینجا شروع میشود. زیرا حق «برنامهی غنیسازی» با حق غنیسازی «right to enrich» تفاوت زیادی دارد.
حق برنامهی غنیسازی یعنی ایران میتواند غنیسازی محدود (که در گام اول، میانی و پایانی در نظر گرفته میشود) را انجام دهد، اما سوخت آن توسط کشورهای دیگر مانند روسیه تامین شود. یعنی مانند کسی که با یک ماشین اجارهای، اجازه داشته باشد تنها یک دور بزند، اما کسی که حق غنیسازی «right to enrich» دارد، مانند کسی است که یک ماشین دارد و از آن هر استفادهای میکند.
در همین راستا میتوانید بخشی از مصاحبهی جان کری با جورج استفانوپولوس، تحلیلگر و مجری شبکه ABC آمریکا را بخوانید:
«مجری: درباره حق غنی سازی هم تفاوت بسیار واضحی بین آمریکا و ایران وجود دارد. شما میگویید توافقنامه این حق را به رسمیت نمیشناسد. وزیر خارجه ایران میگوید این حق در دو جای مختلف توافقنامه برای ایران قائل شده است. موضع آمریکا چیست؟
جان کری:
نه. هیچ حق غنی سازی وجود ندارد. ما حق غنی سازی را به رسمیت نمیشناسیم. در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای به وضوح آمده است. بسیار بسیار شفاف گفته شده که حق غنیسازی وجود ندارد. اما بنا به مفاد این توافقنامه درباره این موضوع مذاکره خواهیم کرد که آیا ایران میتواند برنامهای بسیار مختصر، کاملاً قابل بررسی و بینهایت محدود داشته باشد تا با آن تحقیقات پزشکی یا کارهای دیگر انجام دهد یا نه.
اما هیچ حق از پیش تعیین شدهای وجود ندارد.
همه جا در همین توافقنامه هم نوشته شده که تنها در صورت توافق دو جانبه میتوانند اینگونه برنامه را داشته باشند، و درباره هیچ چیزی هم توافق نمیشود مگر آنکه درباره همه چیز توافق شود.
این جملات حداقل دو بار در دو جای مهم توافقنامه آمده است. بنابراین هیچ توافقی نشده که میتوانند غنیسازی کنند. این امکان را دارند که درباره غنیسازی مذاکره کنند؛ اما تنها ممکن است به ظرفیتی محدود در غنی سازی، مثل کشورهای دیگر، دست پیدا کنند؛ به شرط آنکه به همه آنچه برای اثبات صلح آمیز بودن برنامه هستهایشان لازم است، پایبند باشند.
بنابراین ایران برای رسیدن به غنیسازی باید موانع بسیار دشواری را از پیش رو بردارد. هیچ حقی وجود ندارد و این توافقنامه هم هیچ حقی قائل نمیشود.»
با خواندن این مصاحبه چند مورد را متذکر میشویم:
1- در صحبتهای جان کری گفته میشود «حق غنیسازی» وجود ندارد و این در توافقنامه نیز آمده است.
2- در متن مذاکرات نیز از عنوان «توافق نمیشود مگر آنکه درباره همه چیز توافق شود.» استفاده شده است و توضیح خواهیم داد.
3- در مطلب پیشین در خصوص «حق غنیسازی، مثل کشورهای دیگر» صحبت کردیم.
آنچه مسئولین جمهوری اسلامی روی آن تاکید دارند، حق غنیسازی یا Right to enrich است که در معاهدهی انپیتی نیز آمده است:
«This comprehensive solution would enable Iran to fully enjoy its right to nuclear energy for peaceful purposes under the relevant articles of the NPT in conformity with its obligations therein.»
ولی همانطور که پیشتر گفتیم، وقتی طرفین به یک برنامه اقدام مشترک، یا همان توافقنامه دست میزنند، در نگاه جامعه بینالمللی، توافقنامه محور قرار گرفته و مسائل نیز حول محوریت آن مطرح میگردد.
اگر رویکرد تیم مذاکره کننده ایرانی صرفا به معاهدات انپیتی بوده است، پس چه دلیلی دارد توافقنامه ژنو انجام گیرد؟ و اگر توافقنامه ژنو برای اطمینان غرب از برنامه هستهای ایران و رفع تحریمها بوده است، دیگر نمیتوان صرفا به معاهدات انپیتی نگاه کرد و این حق را از آن استخراج کرد. زیرا تمامی مسائل مربوط به هستهای باید در توافقنامه ژنو مطرح میگردید و یاحداقل تیم مذاکره کنندهی هستهای در خصوص حقوق طبیعی ایران در انپیتی بندهای لازم را یادآور میشد و از واژهی Right to enrich به جای enrichment programm استفاده میکرد.
موارد فوق تنها در گام ابتدایی مشاهده میشود و اینگونه موارد و ضررهای آن در سایر گامها خصوصا گام نهایی، به مراتب بیشتر و شدیدتر است.
اگر از این فضا خارج شویم و بخواهیم به مسئلهی تحریمها در این مذاکره دقت کنیم، ممکن است سوال پیش بیاید که آیا طبق این توافقنامه، تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران پایان خواهد یافت؟
پاسخ خیر است.
در ابتدای توافقنامه آمده است:
«این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنی سازی با تعریف مشترک و محدودیتهای عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلح آمیز برنامه هستهای میباشد. این راه حل جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق قرار نمیگیرد مگر آنکه در مورد تمامی بخشهای آن توافق حاصل شود. این راه حل جامع شامل یک فرایند متقابل و قدم به قدم میباشد و به رفع همه جانبه تمامی تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی مربوط به برنامه هستهای ایران میانجامد.»
ابتدا یک بار دیگر متذکر میشویم که غنیسازی نیز محدود به «تعریف مشترک» شده است و تا این تعریف مشترک انجام نگیرد، جمهوری اسلامی ایران برنامهی غنیسازی نخواهد داشت.
اما بعد آنچه در عبارت فوق دیده میشود، عنوان «هیچ بخشی مورد توافق نمیگیرد، مگر آنکه در تمامی بخشها توافق حاصل شود» (nothing is agreed until everything is agreed) است که در ابتدا و انتهای این توافقنامه ذکر شده است.
این عبارت به این معنی است که اگر در یک مورد توافق حاصل نشود، در سایر موارد نیز توافق حاصل نخواهد شد، است.
طبق آنچه در نوشتههای پیشین گفتیم، ایران متعهد شده است نسبت به تحریمهای شورای امنیت نیز، اقدامات موثر انجام دهد. تحریمهایی در خصوص حمایت از حزبالله، سوریه، حماس، مسئله حجاب، سپاه پاسداران، اعدام و زندانیان از مواردی است که در تحریمهای شورای امنیت دیده میشود.
این اقدام موثر چیست؟ چرا در عبارات فوق آمده است: «یک فرایند متقابل و قدم به قدم میباشد و به رفع همه جانبه تمامی تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی مربوط به برنامه هستهای ایران میانجامد.»
آیا اصل «هیچ، یا همه چیز» در اینجا به این معنی است که اگر جمهوری اسلامی نسبت به تحریمهای شورای امنیت، اقدامات دلخواه طرف غربی را انجام ندهد، تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای چندجانبه، تحریمهای ملی و برنامه هستهای نیز ادامه خواهد یافت؟»
این مسائل از مواردی است که تیم مذاکره کننده به عمد از مطرح کردن اصل توافقنامه، سر باز میزند.
یکی از اهداف اصلی جمهوری اسلامی در این مذاکرات، برداشتن تحریمهای نفتی و بانکی بوده است. چیزی که باتوجه به عبارات بالا و تکرار اصل «هیچ، یا همه چیز» در آخرین بند توافقنامه، صراحتا انجام نخواهد گرفت. زیرا آمریکا میتواند با بهانه «تحریمهای شورای امنیت» و مسئله حقوق بشر و حمایت از تروریست به تحریمهای خود ادامه دهد.
برای فهم بیشتر این مسئله، صحبتهای وندی شرمن را خواهیم خواند.
وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا، در نشست استماع کمیسیون روابط خارجی سنای امریکا در یازده مهر 1392، یعنی دوم اکتبر 2012 میگوید:
«ما با ایرانیها شفاف بودهایم و گفتهایم که در اینجا در مورد برنامه هستهایشان و تحریمهایی که مربوط به برنامه هستهای آنهاست، صحبت میکنیم؛ و خاطرنشان ساختیم تحریمهای موجود در مورد حقوق بشر و تروریسم همچنان بر روی میز است.»
حال در این مجال، نمیخواهیم به این مسئله بپردازیم که طبق توافقنامه اگر ایران در مدت بیست سال، تمام موارد توافقنامه اعم از حمایت از سوریه، حزب الله، دست کشیدن از ساخت تجهیزات نظامی، برچیدن اعدام و ... را نیز انجام دهد، چه میزان کاهش تحریم مضحکی را خواهد داشت.
در آخرین قسمت از مقاله مذاکره، خوب یا بد صرفا به بیان تیتروار سایر مسائل خواهیم پرداخت.
- ۹۲/۱۱/۲۵