دارم از خودمان خسته مى شوم
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
من حقیقتا نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمد رضا در آوردیم و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد! به طورى که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانى هست و زیاد است. آدم هاى جاهلى هستند که به خیال خودشان دارند خدمت مى کنند براى اسلام، خدمت مى کنند، لکن سرخود کارهایى مى کنند که ضرر به حیثیت اسلام مى خورد...
من هم خسته دارم مى شوم! خدا مى داند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمى شدم، هر فشارى مى آوردند بر من خسته نمى شدم، «حالا دارم از خودمان خسته مى شوم»! آخر چرا باید این طور باشد؟ آخر یک فکرى بکنید. اگر دیر بجنبید اسلام را در خطر تضییع و رفتن آبرویش قرار داده اید...
«سعدى از دست خویشتن فریاد» من هم از دست خودمان! از دست خودمان فریاد هست...!
(صحیفه امام، جلد 11 صفحه 312)
- ۹۳/۱۱/۱۴