به اسم قوه قضائیه به کام ؟اتمی
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
قوه قضائیه روز گذشته حکم کرده است که کسی عکس فلانی را در راستای اینکه جزء سران فتنه است منتشر نکند.
در ادامه گفته است که اگر شورای عالی امنیت ملی یا قوه قضائیه اینجور مسائل را تشخیص بدهد، قانونی است و باید رعایت گردد. ممنوعیت عکس آقای فلانی هم به این جهت است که دادستانی تهران قبلا این حکم را داده و همچنان پابرجاست.
این فلانی قبلا ممنوع البیان، ممنوع الخروج و سایر ممنوعها هم شده است و به نوعی «حصر خانگی» است.
درباره «حصر خانگی» نظری ندارم. اگر شورای عالی امنیت ملی تشخیص میدهد فردی باید حصر خانگی شود، بشود.
اما ممنوع التصویر کردن آقای فلانی سفیهانهترین اقدامی است که قوه قضائیه میتواند انجام دهد. نگارنده به اندازه سر سوزنی فلانی را نه قبول دارم، نه دوست دارم و نه اصلا از او خوشم میآید، اما این اقدام را مضحکترین روش برخورد میدانم.
اگر فلانی متخلف است که هست چه فرقی با محمدرضا رحیمی و جونیور دارد؟ اگر فلانی جزء سران فتنه است چرا به جای عنوان ممنوع الفلان و ممنوع البهمان علنا اعلام نمیکنیم او در فتنه 88 دست داشته و حصر خانگی است؟
درباره «حصر خانگی» نظری ندارم. اگر شورای عالی امنیت ملی تشخیص میدهد فردی باید حصر خانگی شود، بشود.
معتقدم جرم آقای س.م.خ اگر از آقایان کروبی و موسوی بیشتر نباشد، کمتر نیست. صحبتهای جریان ساز ایشان قبل از انتخابات و بعد از انتخابات در تشنج فضای کشور نقش موثری داشته. ایشان حقیقتا جزء «سران فتنه» هستند و دو راه بیشتر ندارند یا عذرخواهی علنی از مردم و توبه یا محاکمه توسط قوه قضائیه، اما اینگونه برخوردها را درست نمیدانم.
این روش برخورد با متخلف چه سودی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت؟ مگر ممنوع کردن انتشار تصویر جز محدود کردن چند روزنامه و اقدامات لجبازانه دیگری که هیچ راهی برای مبارزه با آن نیست، چیز دیگری در پی دارد؟ مگر قوه قضائیه میتواند با این حکم با صفحاتی چون اینستاگرام سایت jamaran_ir که علنا مطالبی جهتدار در خصوص نظام جمهوری اسلامی قرار میدهد و عکس سران فتنه را منتشر میکند مقابله کند؟
آیا قوه قضائیه توان برخورد با کسانی را که در دانشگاه ایکس و دانشگاه ایگرگ عکس فلانی را منتشر کرده اند هم دارد؟ خود با این حکم کبریتی برای شعلهور شدن آتش نمیشود؟
همچنین آیا این اقدام باعث شکلگیری جریانی که فشار آن در انتخابات 96 بر جمهوری اسلامی وارد خواهد شد، نمیشود؟ قوه قضائیه با انتشار این حکم به این صحبتها نیز فکر کرده یا صرفا رفع موقت مسئله مانع فکر کردن روی اینگونه مسائل میشود؟
بیبرنامگی و سوء مدیریت جریان اصولگرایی در سه سال اخیر و ضربه سنگین جریان حزباللهی از بیتدبیریهای آقای احمدی نژاد باعث شد مخالفان این جریان که سال 88 و سال 84 توسط مردم و با رای بسیار زیاد کنار گذاشته شدند، دوباره خیال برگشت پیدا کنند.
نگارنده راه مبارزه با جریان اصلاحات {بدنه اصلی اصلاحات} را تبیین و روشنگری میدانم و در این مسیر صدا و سیما مهمترین نقش را به عهده دارد. گاهی فکر میکنم مسئولین کشور برای بستن دهان امت حزبالله اقدامات اینچنینی انجام میدهند و گاهی نیز خیال خطرناک اقدام برنامهریزی شده آقایان به نفع جریان اصلاح طلبی به ذهنم خطور میکند که البته امیدوارم این فکر دوم از سوی شیطان رجیم باشد.
اقدامات اخیر بیش از آنکه موجب تقویت نظام جمهوری اسلامی شود، کسانی را متحدتر میکند که در 18 سال اخیر از هیچ امر خلاف قانون و خلاف امنیت ملی فروگذار نکردند و بارها کشور را دچار فتنه و هرج و مرج کرده اند.
باید از قوه قضائیه پرسید آیا به دامن زدن به فتنه جدید علاقه ای دارد؟ یا این اقدام را برای بستن دهان مردم انجام داده است؟
صدا و سیما هم در چند سال اخیر به جای پخش واقعیات و روشن کردن ذهن مردم از خیانتهای اصلاحات در کشور، همچنان به فکر فروش پفک نمکی و چیپس است و بعید نیست صحبتهایی که امروز باید پخش شود، با بیبصیرتی مدیران صدا و سیما سال 98 از تلویزیون پخش شود.
صحبتم را با یک جمله خطاب به قوه قضائیه به پایان میبرم:
حصارها تا وقتی مفید فایدهای خواهند بود که دزدان شبرو در زمین میزیند!
والسلام