نـــیـــوک لـــیــــدر

۲۴ مطلب با موضوع «فرهنگ» ثبت شده است

هنری فورد و یهودیان بین‌الملل

مسیح | يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ب.ظ | ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

هنری فورد، مالک شرکت اتوموبیل «فورد» در 30 ژوئیه 1863 در دیربون ایالت میشیگان آمریکا به دنیا آمد.  اولین سال‌های کودکی‌اش را در مزرعه و کنار پدرش گذراند. جایی که بعدها گفت فقط به دلیل حضور مادرش در آنجا بوده و از مزرعه‌داری شدیدا متنفر بوده است.

بعد از گذشت چند سال، در سال 1879 به دیترویت رفت تا کار با ماشین‌های سنگین و ماشین‌های بخار و تعمیر آن‌ها را یاد بگیرد. بلافاصله پس از آنکه آموزش را فرا گرفت، به شهر خود بازگشت و در جایی مشغول به کار شد. آشنایی او با توماس آلوا ادیسون باعث شد سال 1891 در شرکت «روشنایی» ادیسون مشغول به کار شود. او در این شرکت کار می‌کرد تا اینکه در سال 1903 شرکت اتوموبیل‌سازی «فورد» را تاسیس کرد.

  • مسیح

1920، فلپرها «Flapper» و هالیوود

مسیح | شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ | ۶ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در سال 1920 میلادی، مدل جدیدی از زنان در آمریکا بوجود آمدند. کارهایی انجام می‌دادند که تا پیش از آن در جامعه‌ی مذهبی آمریکا سابقه نداشت و بسیاری از آن‌ها حتی جُرم محسوب می‌شد.

زنانِ جوانِ مدگرا و خوش‌گذرانی بودند که به قوانین و عرف جامعه‌ی خود پشت پا زده و آن را آشکارا نقض می‌کردند؛ کسانی که به دلیل شرایط خاص جامعه آن زمان (جامعه‌ی بعد از جنگ جهانی اول)، نوعی خروش در برابر جامعه بودند، فلپر (Flapper) نام گرفتند.

آن‌چه فلپرها انجام می‌دادند، فقط یک نوع «مُدگرایی» ساده نبود، آن‌ها با اقدامات خود علنا مقابل سنت‌های آمریکایی که آن روزها یک نوع ارزش هم حساب می‌شد، ایستادند.

  • مسیح

آقای رئیس جمهور، روشنفکربازی بس است!

مسیح | سه شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۱۷ ب.ظ | ۲ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

متن زیر نوشته سید کمیل باقرزاده، یکی از ادلیست‌های پلاس بنده است:

دکتر حسن روحانی در مراسم افتتاح نمایشگاه کتاب به مسأله ممیّزی پیش از انتشار کُتب حمله کرده و گفته اند:
«هیچکس در ممیزی بالاتر از وجدان افکار عمومی نیست؛ آنها می‌دانند به استقبال چه کتابی بروند و چه کتابی را در انزوا قرار دهند. صاحبان فرهنگ ما نیاز به ارشاد و گشت ارشاد ندارند!»

متأسفانه این جملات در تضاد کامل با احکام اسلام و دیدگاه فقهی امام راحل است.

 

  • مسیح

نخستین همایش «حکمت هنر انقلاب» و نقدی بر آن

مسیح | سه شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ب.ظ | ۲ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

آنچه می‌خوانید نقد یک هنرجو است، نه یک کارمند حوزه هنری، نه خبرنگار یک خبرگزاری و نه هیچ مقام رسمی یا دولتی. تحقیقا بیان این سخنان به این شکل نه برای مسئولین برگزار کننده شیرین است، و نه حتی برای بعضی از دوستان شرکت کننده. اما از آنجا که عادت ندارم چیزی که از نظرم دارای نقص است را خوب بخوانم و در قبال آن منفعل باشم، آن چه را دیدم و در نظرم آمده نقد می‌کنم.

نخستین همایش «حکمت هنر انقلاب» امروز در حوزه هنری تهران برگزار شد و از آنجایی که پیشتر اطلاع پیدا کرده بودم دکتر مجید شاه حسینی سخنران این مراسم است، قرار شد در آن شرکت کنم.

قاعدتا از اسم مراسم و برگزار کنندگان آن که حوزه هنری و موسسه اشراق هستند، مشخص است که این همایش با رویکرد بررسی هنر در انقلاب و هنر انقلابی برگزار شده و طبیعتا مثل هر جای دیگری که بچه مسلمان‌ها با این موضوع و در این ایام برگزار می‌کنند، شهید سیدمرتضی آوینی یک پای ماجرا است.

نحوه برگزاری مراسم که مشخصا تقلیدی از مراسم‌ سالگرد شهید آوینی در سالیان اخیر بود؛ صحبت‌های مجری، تیزرهایی از شهید آوینی، برنامه‌ای مناظره محور و در نهایت سخنرانی سخنران. اما حقیقتا مراسم‌ سالگرد شهید سیدمرتضی آوینی در این چند سال کجا و این همایش کجا.

مجری برنامه متنی را در ابتدای مراسم خواند که گویی خود آن را ننوشته بود یا حداقل می‌شود گفت یک بار پیش از مراسم مرور نکرده بود. اشتباه خواندن متن از ضعف‌های مجری همایش بود، اما این مسئله در مقایسه با ادبیات مجری هیچ بود.

مجری مراسم با ادبیاتی سخنرانی کرد که نه عامیانه بود و نه کتابی. گاه چنان با تکلف سخنرانی می‌کرد که فهم مطلب سخت می‌شد، و گاه نیز ادبیاتی محاوره‌ای و بهتر بگویم، کوچه- بازاری داشت.

 

پس از ایشان دو فرد دیگر، که قصد ندارم نام ایشان را ببرم پشت تریبون آمدند و هر کدام 10 دقیقه‌ای در خصوص حکمت هنر انقلاب و شهید آوینی صحبت کردند. سخنرانی هر دو فرد مذکور نیز بیشتر به طبل توخالی شبیه بود، تا سخنانی پر محتوا، و تجربیات این چند سال نیز به من این را آموخته که هرجا سخن از شهید آوینی به میان آمده، آنان که برای بیان سخنان خود لغاتی سخت، پرتکلف و غیرقابل فهم را انتخاب می‌کنند، سخنانشان عمق کمتری دارد.

 

بعد از آن، فرد دیگری پشت تریبون آمد و مقاله‌ی خود در خصوص داستان‌، ادبیات و رمان از منظر شهید آوینی خواند و بعد مناظره‌ی این مراسم در خصوص چیستی، چرایی و درستی یا نادرستی این مقاله بود.

پس از این مناظره، سوالی که ذهن مرا درگیر کرد این بود که چطور دو سازمان مذکور هم عهده‌دار برگزاری مراسم شده اند، و هم مناظره کنندگان از کسانی هستند که خود در این دو سازمان فعالیت می‌کنند. هر دو فرد مذاکره‌کننده به تفکرات شهید آوینی معتقدند و در خصوص این صحبت می‌کنند که ایا مقاله مذکور با نظر شهید آوینی یکی بوده است؟ و آیا شهید آوینی با رمان، داستان نویسی و داستان بلند نوشتن موافق بوده اند یا خیر؟

حال آنکه هرکس مقالات سینمایی ایشان که در آینه جادو 1-3 جمع شده است را خوانده باشد، پاسخ این‌ها را می‌داند.

همچنین سخنی در خصوص اهمیت روایت از منظر شهید آوینی بیان شد و برای استناد به این حرف، از «راوی» بودن ایشان در «فتح خون» سخن به میان آمد. اما باز از آنجا که دوستان سخنران همچون حقیر دانسته‌های اندکی داشتند، حداقل در خصوص «راوی» بودن و «فتح خون» دچار اشکال شدند.

مقتل‌نویسان واقعه عاشورا به سه دسته تقسیم می‌شوند:

1- آنان که کربلا را به چشم دیده‌اند و آن را نوشته‌اند (یا در آن زمان زنده بودند مانند حمید بن مسلم، یا پرده‌ غیب از چشمانشان افتاده است.)

2- آنان که هاتفی در عوالم ورازمینی، شرح وقایع کربلا را برای ایشان گفته و ایشان شنیده‌اند.

3- کسانی که مقتل نویسندگان پیشین را بازنویسی کرده و یا اصطلاحا ویرایش کرده‌اند.

شهید سید مرتضی آوینی در دسته اول جای می‌گیرد و اگر از نزدیکان ایشان که در سال‌های تاسیس روایت فتح همراه ایشان بودند، پرسیده شود، آنان این مسئله را تصدیق می‌کنند که ایشان خود ماجرای کربلا را دیده‌اند و «راوی» بودن ایشان در آن کتاب، هیچ دلالتی به آن مطلب و استنادی که سعی شد با استفاده از این مثل به کار گرفته شود، ندارد.

 

در نهایت نیز نوبت به سخنرانی دکتر مجید شاه حسینی رسید که برخلاف دوستان، در خصوص مکتب شناسی سینما و حوزه تدریس سینما در دانشگاه‌ها صحبت کرد و مثل همیشه حداقل برای بنده که در این زمینه خود را شاگرد ایشان می‌دانم، سخنانی خوب، به‌جا و جالب بود.

نه از این جهت که واهمه‌ای از سوی نگارنده در برابر ایشان وجود داشته باشد، بلکه حقیقتا مطلبی برای نقد سخنان ایشان ندیدم و مطالب جدیدی به اندوخته‌های علمی حقیر اضافه شد و حداقل اگر سخنرانی ایشان در این مراسم گنجانده نشده بود، همان لحظه‌های ابتدایی مراسم از سالن خارج می‌شدم.

یقینا اینچنین مراسمی نه‌تنها به شناخت شهید آوینی و تفکر ایشان کمک نمی‌کند، بلکه مظلومیت ایشان را بیش از پیش نشان ‌می‌دهد، زیرا برای بیان اندیشه‌های ایشان آنچنان که شایسته است، اقدام نمی‌شود.

در پایان از آنکه به کج‌فهمی مطالب یا عدم سطح درک کافی برای فهم این همایش متهم شوم، هیچ ابایی ندارم، اما بهتر دیدم برای بهبود اینگونه مراسم‌ها و وظیفه‌ی همگانی نسبت به بیت‌المال، این مطلب نگاشته شود.

 

  • مسیح