همه با هم برابرند، اما بعضی برابر تر!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
مدتی قبل بود که رییس جمهور محترم صحبت از فساد سلمان و ابوذرها کرد و بعد سایت خبرآنلاین آن را به دخالت سپاه پاسداران در امور سیاسی ربط داد و تفسیر خاصی از خودش ارائه داد.
پیشتر نیز رییس جمهور محترم در سخنانشان کنایههایی به سپاه و دخالت ایشان در سیاست
«فساد سلمان و ابوذرها». صحبتی که چندی قبل رییس جمهور در یکی از سخنان خود مطرح کرده بود و بعد سایت خبرآنلاین آن را به سپاه پاسداران انقلابی تعمیم داد. از دخالت فرماندهان سپاه در امور سیاسی نوشت و آن را امری مذموم دانست.
پیشتر نیز رییس جمهور و طیف رسانهای اصلاحات گوشه کنایههایی به سپاه پاسداران زده بودند، اما حالا و بعد از بیانیه لوزان همه چیز تغییر کرده است.
میگویند فیروزآبادی و سرلشکر جعفری هم دفاع کردهاند، چرا گوش به فرمان نیستید؟
آدم میماند قسم حضرت عباس را باور کند یا دم خروسی که از لباس اصلاح طلبی بیرون میزند. طیفی که عمدهی ایشان خصوصا در لباس سیاست و رسانه به هیچ چیزی پایبند نیستند. نه سخنان رهبری را قبول دارند و نه در عمل پایبند به اعتقادات و اصول اند.
نگارنده یاد داستان قلعه حیوانات میافتم و آن چند قانون وضع شده. البته مثال خوبی برای موقعیت فعلی نیست، اما از قدیم گفته اند در عمل مناقشه نیست. جماعتی که تا دیروز قواعدی برای حمله به سپاه و نیروهای نظامی داشتند، امروز آنها را دستمایه قرار دادند تا دهان منتقدان خویش را ببندند. کسانی که تا دیروز نظام را قائم بر فرد نمیدانستند، امروز مخالفان خود را به گوش فرا دادن به سخنان فلان شخص میکند.
البته سوال اینجاست آیا تقدیر و تشکر سرلشکر جعفری از زحمات تیم مذاکره کننده، نشان از ماهیت مذاکره داده و دلیلی برای عدم انتقاد است؟ بخشی از پیام ایشان تقدیر و تشکر بوده و در ادامه نیز انتظارات مردم را از دستگاه دیپلماسی بیان و برایشان در مراحل پایانی مذاکرات آرزوی موفقیت میکنند.
و باز سوال اینجاست آیا تمامی این سخنان منتقدان را به سکوت فرا میخواند؟
باز رجوع کنیم به گذشته. «سلطان جائر»، «دیکتاتور» و ... لقبهایی بود که سالهای پیش خصوصا بعد از فتنه 88 از دهان این جماعت خطاب به رهبری بیرون آمد. کسانی که سخنان رهبری را فصل الخطاب نمیدانستند و در پنج سال گذشته نیز در روزنامهها و سایتها گوشه کنایههای زیادی زده اند تا اوضاع طور دیگری القا شود، امروز اهل ولاء را به تبعیت از رهبری دعوت میکنند.
البته حقیر فرق رجوع کردن و ارجاع دادن را میدانم، اما ارجاع دادن طیف ولایتمدار به سخنان رهبری آن هم زمانی که تمام هم و غم ایشان چیزی جز تبعیت نیست، صرفا یک طنز محسوب شده و نشان از سیاست زدگی دارد.
در یک طرف ماجرا گروهی قرار دارند که حداقل در حرف خود را ملزم به رعایت تقوا و تبعیت از سخنان رهبر میدانند و در طرف دیگر دستهای قرار دارند که نه رهبری را قبول دارند، نه میتوان ایشان را به رهبری ارجاع داد. چون به محض ارجاع زیر میز میزنند. کسانی که حتی با ارجاعشان به سخنان حضرت روحالله امام خمینی سخنان ایشان را نیز ارشادی میخوانند و هیچ ارزشی برای تبعیت و فرمانبرداری قائل نیستند.
منتقدان دولت محترم میدانند که تیم مذاکره کننده مورد اعتماد رهبری بوده و از خیانت به دور اند. این همان چیزی است که طی سخنان رهبر انقلاب بیان شده است، اما آنها دقیقا در چارچوبی که رهبر انقلاب بیان کرده اند به انتقادات خود ادامه خواهند داد.
«دل سپردن به نقطههای خیالی» حساب منتقدان با تیم مذاکره کننده را روشن میکند و تمامی انتقادات و صحبتها پیش از بیان مواضع رهبری نیز مطابق با سخنانی است که شخص ایشان پیشتر بیان کرده اند:
«نسبت به اشخاص، نسبت به جریانها، نسبت به سیاستها، نسبت به دولتها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید. اینجور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى دربارهى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، شما هم موضعگیرى کنید؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد. رهبرى وظایفى دارد... ؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیمگیرى کنید»
اگر این صحبتها نشان از تغییر رویکرد سیاسی این طیف بوده و ایشان به نظام و انقلاب، رهبری و سپاه پاسداران رو کرده باشند امری مبارک است و اگر تنها وجه مثبت مذاکرات همین باشد نیز عالی است، اما حقیر گمان میکنم پای قبر خالی گریه میکنم...
سال ۸۸ بود که این جماعت (چه داخلی و چه خارج نشین) حمله و هجمه شون به سمت سپاه پاسداران بود ولی حالا نمیدونم چه اتفاقی افتاده که سپاهی ها سردار عارف و قهرمان ملی میشن.
ذات این تفکر اینطوریه که اگر منافع ایجاب کنه با داعش و طالبان همکاری میکنن وقتی لنگی رفع شد، هم پیمان شون رو سرکوب میکنن.