انصار حزبالله؛ مسعود سلطانپور، شرکت نفت، مهدی هاشمی و...
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
مطلب زیر صرفا یک تحقیق دربارهی «انصار حزبالله» است. نه مقاله محسوب میشود و نه هیچ چیز دیگر. یک سری تحقیق دربارهی این گروه است که به نظرم هر بار که بحث مهمی در جامعه مطرح میشود، از راه میرسد و با بدترین شیوهی ممکن آن را نابود میکند.
انصار حزب الله نماینده انقلاب اسلامی و نیروهای انقلابی نیست، اما متاسفانه خود را جا زده و موجب استفاده مخالفین شده است.
در واقع انصار حزبالله همیشه از راه میرسد، بازی را علیه انقلاب اسلامی میکند و بعد دوباره سوار موتورهایش میشود و میرود.
نمونهی آخرین آن همین ماجرای «جشن حافظ» که از زنندهترین شوهای بازیگران ایرانی است که صرفا برای خودبزرگبینی و تفرعن این جماعت برگزار میشود و فایدهی دیگری ندارد.
یالثارات هم از راه رسیده و نرسیده با بدترین الفاظ و شیوهی ممکن ماجرا را بههم زد و اگر خود صنف سینماگران هم میخواستند این ماجرا را بههم بریزند، انقدر خوب نمیشد.
«انصار حزبالله» دهان گشاد و مغز کوچکی است که در ویترین جامعه جای خود را جای انقلابیهای معقول و متفکر و مودب گذاشته است و تا وقتی این دهان گشاد را خود انقلابیها خاموش نکنند، اوضاع درست نخواهد شد. خصوصا اینکه این مسائل به پای آنها نوشته میشود.
ما در این مطلب تاکید میکنیم که فقط سراغ گزارههای خاص و خرده اطلاعات رفتیم تا عدهای محقق و کاربلد پیدا شوند و سر این رشته را گرفته و به اصل آن برسند.
سال 71-72 بود که انصار حزبالله تشکیل شد. مجموعهای انقلابی و دغدغهمند که به زعم بنده فقط دغدغه داشتند. کار بلد نبودند و طبیعتا بدترین ضربه به یک باور، دفاع بد از آن است. «مسعود سلطانپور» از مهندسان شرکت نفت به همراه چند نفر دیگر از نیروهای کشوری و لشکری از موسسین این گروه بودند.
«مهدی هاشمی» در دهه هفتاد شرکت تاسیسات دریایی در وزارت نفت را تاسیس کرد و بعد از مدتی سلطانپور را به عنوان دومین مدیرعامل و جایگزین خود انتخاب کرد. سلطانپور تا سال 88 مدیرعامل این شرکت بود.
در طی این سالها، سلطانپور با بیژن زنگنه ارتباط نزدیکی داشته است و اکنون نیز از مشاوران او به حساب میآید. نکتهی جالب این است که سلطانپور از افرادی است که در قرارداد «کرسنت» سفت و سخت از زنگنه دفاع کرده است. مسئلهی دیگر اینکه سلطانپور از منتقدان سیاستهای نفتی دورهی احمدی نژاد بوده.
نکتهی جالبی که برای نگارنده وجود دارد، وجود گزینهی نفتی و نزدیک به کارگزاران {در عمل} در انصار حزبالله است و از ان جالبتر اینکه پای اکثر هیاهوهای رسانهای در دولت کارگزاران، دولت دوم خرداد و دولت فعلی نیز ردپای ایشان دیده شده است.
به عنوان مثال در زمان مطرح شدن قرارداد کرسنت، انصار حزبالله بعد از 8 سال خاموشی بیانیه داد که زلزلهای رخ خواهد داد و بعد از آنکه جریان اسیدپاشیها شروع شد، عدهای آن را به انصار حزبالله منصوب کردند و قائلهی کرسنت هم خود به خود محو شد.
این مسئله در دورههای قبلی نیز مشهود بود.
⭕️ طبیعتا این بحث کوتاه تلگرامی نمیتواند به تحلیل و تجزیهی اخبار مربوط بپردازد. اما طرح این مسئله که انصار حزبالله چقدر میتواند با کارگزاران و سیاستهای آن علیه نیروهای حزباللهی مرتبط باشد، مورد توجه است.
طبیعتا بنده معتقد نیستم همهی نیروهای انصار حزبالله وابسته به کارگزاران اند، اما سادگی، جهالت و عدم برنامهریزی میتواند موجب نفوذ و تغییر ماهیت یک گروه شود.
خصوصا با این دید که انصار حزبالله صرفا همیشه جنجال بهپا کرده و از طرح اقدامات فرهنگی برای مسائل کشور عاجز بوده است و تنها کسانی از رفتارهای این گروه سود بردهاند که اتفاقا مخالف حزبالله و نیروهای حزباللهی بوده اند.
این لینک هم میتواند جالب باشد:
http://www.asrenaft.com/fa/doc/news/2705/%D8%B1%D8%AF%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%81%D8%AA%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87