یادداشتی دربارهی مستند «آن دو»
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
این متن را ابتدا در سایت «هنر ولایی» نوشتم و بعد آن را در وبلاگم بازنشر میکنم.
یادداشتی دربارهی مستند «آن دو» ساخته «ماجد نیسی» که در جشنوارهی حقیقت نیز برنده جایزه شد.
عکاسی ایرانی و فیلمبرداری عراقی که در زمان اشغال خرمشهر هر دو در این شهر بودند، بعد از سالها دوباره یکدیگر را در خرمشهر ملاقات کرده و خاطرات دوران اشغال شهر را مرور میکنند. «آن دو» ساختهی «ماجد نیسی» روایتگر داستانی است که به خودی خود جذاب است.
مرور خاطرات «محسن راستانی» و دوست عراقیش بیشتر یک خاطرهبازی شخصی است، تا نمودی از واقعهی هولناک اشغال خرمشهر. در مرور این وقایع، فیلمساز عراقی خاطرات خود از نحوهی اشغال شهر و چگونگی تصویربرداری از این ماجرا را بیان میکند و عکاس ایرانی نیز بیشتر به دنبال خاطرات دوران جوانی و نوجوانی خود است. البته مرور این خاطرات، نگاهی به اشغال شهر، تلخیهای آن و از دست رفتن عزیزان نیز میشود.
فیلم اگر چه در ساخت خیلی شباهتی به مستند معروف «War Photographer» ندارد، اما در نوع سوژه و پرداخت به فیلم، مخاطب را به یاد آن فیلم میاندازد.
ویژگی مثبت فیلم یکی وجود «داستان» در فیلمنامه مستند است و دیگری طنزهای بامزه و بهموقع «محسن راستانی» عکاس ایرانی. شوخیهای او به خصوص در سکانس مواجهه با خانهی پدریش که دیگر وجود ندارد و بچهای که خانهای در آن نزدیکی دارند، عالی است.
ضعف عمدهی مستند به مسئلهی بنیادین نگاه «ضد جنگ» ختم میشود. تعجب آنجا است که تهیه کنندهی فیلم «روایت فتح» است.
صحبتهای شخصیت عراقی کاملا ضد جنگ است و عکاس ایرانی نیز تاییداتی هرچند اندک بر آن صحبتها دارد. او هرگز نگاه ضد جنگ دوست عراقیش را نفی نمیکند و لابد کارگردان نیز به این مسئله اعتقاد دارد، زیرا نه در صحبتهای شخصیتهای اصلی فیلم بین «دفاع مقدس» و «تحمیل جنگ» و مسئلهی «ضدجنگ» تفاوتی وجود دارد و نه کارگردان سعی کرده با نریشن یا چیز دیگری به خدمت این مسئله آمده و آن را رفع کند.
فیلمبردار عراقی در پاسخ به سوال راستانی که میپرسد چرا آنها این بلا را سر مردم این شهر و خاطرات خوب گذشتهی او آوردند، میگوید جنگ را سیاسیها به راه میاندازند و عقب مینشینند، اما تودهی مردم که کارهای نیستند بدبخت و بیچاره میشوند.
آیا این حقیقت دارد؟ جنگ را سیاسیها به راه انداختند و عقب نشینی کردند؟ مردم چه؟ آنها نیز بدبخت و بیچاره شدند؟ نگاه مردمی که جنگیدند به مسئلهی جنگ ما با عراق این بود؟ نگاه رزمندگان چه؟ امام چه میگفت؟ این وسط تکلیف رابطهی «امام و امت» چه میشود؟
سید مرتضی آوینی در جلد سوم آینهی جادو مینویسد:
«پیوند ولایی مردم و حضرت امام ارواحنا له الفدا باید به عنوان مهم ترین عامل بقا و استمرار نهضت اسلامی مورد تأکید قرار گیرد. حضور شگفت انگیز مردم را در همه ی صحنه ها باید نشان داد. باید نشان داد که رزمندگان ما از میان همین اقشار مردم برگزیده شده اند و هیچ تفاوتی با دیگران ندارند.»
فیلم دیالوگهای ضد جنگ متعددی دارد که در ذهن مخاطب نقش میبندد. در پایان نیز فیلم با صحبتهای محسن راستانی در مذمت جنگ، بقایای آن و نهایتا هوای خوب کنار کارون تمام میشود.