شرحی بر «من روحانی هستم» و حواشیاش
اما آنچه در مورد این مستند مهم است و آن را با سایر مستندهای داخلی متمایز میکند، مواردی است که در خصوصش صحبت میکنیم.
کمتر از یک ماه قبل صدای اعتراض دولت یازدهم به گوش رسانهها رسید. مستند را دروغ خواندند. معتقدند آنچه در این مستند بیان شده است، تحریف تاریخ است. البته خودشان آن را ندیده اند.
علی مطهری میگوید: «من این مستند را ندیدم، اما در جریان مطالب و محتوای آن هستم، در این مستند صحبتهایی از جمله اینکه دکتر روحانی در جریان قضیه مک فارلین بوده است، وجود دارد در حالیکه چنین چیزی صحت ندارد.»
علی لاریجانی رییس مجلس ایران نیز گفته: «برخیها مشی مارکسیستی دارند و برای کوبیدن دولت به هر کاری دست میزنند و سیدیهای خلاف واقع منتشر میکنند. متاسفانه افرادی که این کار را کردند مشخص است که میخواهند به تاریخ هم دروغ بگویند و در ماجرایی که رئیسجمهور در آن نقشی نداشته، آن را به ایشان نسبت دهند و قطعاً هدف از این دروغها، ایجاد دعوای داخلی است؛ این کارها برای مردم نان و آب نمیشود.»
این صحبتهای نمایندگان مجلس است. در داخل دولت نیز صحبتهایی در این خصوص انجام گرفته.
محمدباقر نوبت سخنگوی دولت: «این فیلم که به صورت سیدی منتشر شده با اهدافی مغرضانه تهیه شده و مجموعهای تحریف شده است که قابل پیگرد قضایی است.»
علی جنتی: «آنچه که به صورت سی دی و در اینترنت با عنوان «من روحانی هستم» عرضه می شود توهین آشکار به شخصیت بارز و برجسته دکتر روحانی»
بعد در ادامه گفته: «من آن را شخصا ندیدهام اما مطالبی دربارهاش خواندهام.»
اینها بخشی از واکنشها به این مستند است.
اما در مقابل، عوامل ساخت مستند، متن فیلم را در اینترنت منتشر کرده اند. عمدتا خاطرات حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی است و گذری هم به کتابهای «مک فارلین با چشم باز» و «40 تدبیر» زده است.
آنها به مقامات دولت یازدهم گفته اند که از شکایت علیه این مستند استقبال میکنند.
طبیعتا اگر این مستند طبق متنی که منتشر شده، از خاطرات هاشمی رفسنجانی باشد، سازندگان آن هیچ نگرانی حتی در صورت فشار دولت نخواهند داشت.
منبع خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی است. او در کتاب خاطراتش اینها را گفته و حتی صفحات آن نیز مشخص شده است.
طبیعتا دادگاه جمهوری اسلامی اگر بخواهد به ادعاهای این مستند رسیدگی کند، باید سراغ خاطرات هاشمی رفسنجانی برود.
آن وقت یا باید تعارف را با هاشمی رفسنجانی کنار بگذارد و او را محکوم کند، یا ادعای دولت در این خصوص پس گرفته شود.
دولت باید مشخص کند نسبت به کدام بخش مستند انتقاد دارد؟ ماجرای ایران گیت؟ حضور رییس جمهور در ماجرای مک فارلین؟ عقب نشینی هستهای دولت وقت در زمان حضور رییس جمهور در شورای عالی امنیت ملی؟
دولت حملهای کلی کرده و از بیان جزئیات صرف نظر میکند.
میداند عقب نشینی هستهای روایت «من روحانی هستم» نیست. روایت «ایران و غرب» است که بی بی سی انگلیسی به همراه پرس تی وی ساخته است.
میداند ماجرای مکفارلین را هاشمی رفسنجانی بیان کرده، و اسلحه رییس جمهور را خود او در کتاب خاطراتش بیان کرده است.
اما سوال اینجاست، چرا دولت نسبت به این مستند حساس است؟
آیا اهمیت دارد مستند را «معصومه نبوی» و «چند زن/دختر» دیگر ساخته باشند؟ یا نام آنها مستعار باشد؟
اگر نام مستعار را خلاف قوانین بدانیم، بسیاری از نویسندگان و فیلمسازان، تولیدات خود را با نام مستعار ساخته اند و طبیعتا باید به همه آنها رسیدگی شود و اگر خلاف قوانین نباشد، اهمیت دادن به این مسئله از چه رو است؟
9ام دی ماه سال گذشته، اولین اکران این مستند بوده و بعد از آن اکرانهای متعددی در دانشگاههای تهران و شهرستانها صورت گرفته است.
فیلم در سایت سفیرفیلم برای فروش قرار داده شده است و قریب به چهار ماه باوجود اکران، صدای اعتراضی از دولت به گوش نرسیده است.
نگارنده معتقد است اعتراض دولت به این مستند، به محتوای آن نیست.
قرار است سر و صدایی بشود تا حواس ملت و رسانهها از مسائل مهم، به این مسئله معطوف شود تا در سایهی آن مسئلهی اصلی گم شود.
کمتر کسی میتواند درگیر سیاست رسانهای دولت نشود. متوجه اتفاقات خاص در دولت یازدهم شود. بداند «عبدالحسین هراتی» در دانشگاه آزاد پست گرفت و بعد اگر فشارهای وارده به وزارت اطلاعات و دولت از سوی جریانی خاص نبود، کسی متوجه نمیشد این فرد، اندیشههای امام خمینی را «شرکآلود و سخیف» خوانده بود.
طبیعی است با محوریت «من روحانی هستم» و «همایش دلواپسیم»، و حمله دولت و رسانهها به این دو موضوع، قرار نیست کسی متوجه شود که چند تن از مراجع تقلید نسبت به مذاکرات و بحثهای فرهنگی دولت انتقادات جدی داشته اند، و دولت را برای دیدار نپذیرفته اند.
منتقدان همایش دلواپسیم را حامی دولت قبل نشان میدهند و میگویند عدهای فکر میکنند سیاست خارجی یعنی اینکه شمشیر برداریم و با دنیا بجنگیم.
دولت و رسانههای حامی او اینها را بیان میکنند که متن جامعه متوجه انتقادات این گروه نشود.
ناصر نوبریان یکی از منتقدین میگوید:
«عدهای اینگونه تقسیمبندی میکنند که انگار ما تندخو هستیم و به دنبال فقر و سختی هستیم و تنها آنان به دنبال آسایش مردم هستند. ما اگر میگوییم باید از خون شهدا پاسداری کنیم بدین معنی نیست که میخواهیم سختی و فقر بکشیم بلکه برعکس شهدا برای رفاه و پیشرفت ملت شهید شدند.»
او همچنین گفته: «رئیسجمهور عنوان میکند که اگر سازشکاری نکنیم آیا باید خنجر به دست بگیریم و با دنیا جنگ کنیم؟ چرا ما را بین سازش و جنگ محدود میکنید؟ مشکل و دردسر اصلی ما همین است. ما باید بدانیم که بین سازشکاری و جنگ یک راه میانه نیز وجود دارد. نه رادیکالی و نه وادادگی کور.»
به نظر میرسد با دقت و توجه بیشتر به روزنامههای موافق و مخالف دولت، صحبتهای رییس جمهور و اقدامات صورت گرفته در وزارتخانههای دولت یازدهم در دو ماه گذشته، علت هجوم یکباره به مستند «من روحانی هستم» پس از گذشت 4 ماه از اکران اولیه آن بیشتر مشخص میشود.
و البته نگارنده معتقد است، برخلاف مستندهایی که عمدتا در این موارد ساخته میشود، مستند «من روحانی هستم» سیر داستانی دارد. برای آن قصهای نوشته شده و طبق آن، مستند روایت میشود.
و از این طرف رسانه های منتقد دولت به جز تعدادی کاملا بی برنامه و به طور جوگیرانه عمل میکنند و در مقابل جو رسانه ای مقابل دست پاچه میشودند.