مذاکره خوب یا بد؛ قسمت سوم
پیشتر بیان کردیم در توافقنامه ژنو، یکی از مواردی که ما آن را ضعف عملکرد تیم دیپلمات ایران میدانیم، عدم مشخص بودن مدت زمان هر گام است. این مسئله باعث میشود:
1- مشخص نیست که زمان عمومی این توافق کِی هست و چه زمانی نتیجهی همهی توافقنامه حاصل میشود؟ (1 سال، 5 سال، 10 یا....)
2- 5+1 مشخص نکرده است که از چه زمان و در چه تاریخی به موارد توافقنامه عمل خواهد کرد و میتواند از بابت این مسئله این زمان را طولانی کند.
3- از آنجا که در گام اول عنوان «renewable by mutual consent» آمده است، امکان تداخل تعهد به گامها نیز وجود دارد. یعنی چون زمان پایانی گام اول قابل تمدید (طرفین) است، میتواند این گام طولانی گردد و در صورتی که طرف ایرانی با تمدید موافقت نکند، طرف مقابل میتواند وارد گام دوم نشود.
4- این مورد بیشتر به انتخاب واژگان توافقنامه برمیگردد و به صورت خاصتر نیز تحلیل خواهد شد. در متن توافقنامه زمان اجرای گامهای تیم مقابل بعد از راستی آزمایی و بررسی آن توسط آژانس عنوان شده است و این «راستی آزمایی» میتواند تا هر زمان دلخواه 5+1 ادامه پیدا کند.
اما آنچه که در این توافقنامه از اهمیت زیادی برخوردار است و اختلاف اصلی طرفین نیز در همین مسئله پدیدار میشود، واژگانی است که در متن توافقنامه وجود دارد.
نویسنده معتقد است کلمات به کار گرفته شده از سوی 5+1 کاملا حرفهای و عامدانه بوده است و در این مورد تیم مذاکره کنندهی ایرانی هیچ دقتی نکرده است.
البته باید این مطلب را هم بیان کرد که متن انگلیسی مذاکرات شباهت زیادی با متن منتشر شده شش ماه پیش از سوی مرکز مطالعات رژیم صهیونیستی دارد. متنی که برخی از نمایندگان مجلس معتقدند همان چیزی است که در بغداد، آلماآتی1 و 2 نیز آورده شده است و تیم پیشین به دلیل واضح نبودن واژگان آن را رد کرده است.
سفیر سابق ایران در شوروی آقای ناصر نوبری متن توافقنامه را چیزی شبیه توافقنامههای تحمیلی روسها و انگلیسها در سالهای مختلف میداند. وی میگوید:
«یکی از مشکلاتی که ما در تاریخ توافقنامه نویسی داریم، استفاده از لغات است.
ایشان میگویند در ترکمانچای، قرارداد 1919 انگلیسها، در الجزایر با آمریکاییها، پاریس 10 سال پیش و در مذاکرات سعدآباد و در نهایت در موافقتنامه مدالیته 5 سال پیش دولت پیشین نیز این کلاه بر سر هیات مذاکره کننده ایرانی رفته است.»
حال این مشکل چیست؟
تمام مواردی که به جمهوری اسلامی ایران برمیگردد، دارای افعال کاملا مشخص با بازهی زمانی معلوم و معینی است.
به عنوان مثال:
«- ایران اعلام میکند که برای این دوره 6 ماهه، اورانیوم را به سطح بالاتر از 5 درصد غنی سازی نکند.
- ایران اعلام میکند که فعالیتهای خود در تاسیسات سوخت هستهای نطنز، فوردو و یا راکتور اراک را که توسط آژانس با نام IR-40 شناسائی میشود، بیش از این گسترش نخواهد داد.
در دو مثال فوق، تعهدات جمهوری اسلامی به صورت کامل مشخص شده است. بازهی زمانی آن، محدودیتهای و موارد آن، اما در همین موارد نیز میبینیم 5+1 از بیان ادامهی مسئله خودداری کرده است.
در جمله اول عننوان شده است ایران در دوره 6 ماهه، اورانیوم بالاتر از 5درصد را غنیسازی نکند، ولی در خصوص غنیسازی اورانیوم زیر 5درصد صحبتی نشده است.
تیم مذاکره کننده ایرانی مدعی است در معاهدات انپیتی این حق به ایران داده شده است و طبیعتا صحبتهای تیم مذاکره کننده کاملا درست است، اما چیزی که مشخص است این است که اگر معاهده انپیتی ملاک ما است، پس چه نیازی به تعطیلی غنیسازی 20درصد است؟
ایا دلیل مذاکره، حذف تحریمها و توافق 5+1 با غنیسازی ایران نبوده است؟ اگر پاسخ مثبت است آیا طبق قرارداد بینالمللی، نباید به تمامی آنچه به عنوان «برنامه اقدام مشترک» با «توافق طرفین» یاد شده است عمل کرد؟
پس اگر جان کری یا هر یک از مقامات آمریکایی مدعی هستند که در توافقنامه در خصوص غنیسازی هستهای ایران صحبتی نشده است، پر بیراه نمیگویند.
در ادامه نیز هر آنچه مربوط به اقدامات ایران است با مفاهیمی انضمامی بیان شده و آنچه 5+1 متعهد شده است با مفاهیمی «انتزاعی» بیان گردیده است.
در متون هرآنچه به ایران مربوط است با ایران باید «چنین کند»، «چنان کند» مشخص شده است، اما در مقابل تعهدات تیم مقابل با عباراتی چون «بعد از این که نگرانی ما برطرف شود»، «رضایتمند گردند» و «پرداخته شود» همراه شده است.
در عناوین فوق مشخص نیست نگرانی طرف مقابل چه زمانی پایان مییابد؟ آیا تیم مذاکره کننده 5+1 که در متن معاهده از عنوان «addressing the UN Security Council resolutions» به معنی «پرداختن به قطعنامههای شورای امنیت با هدف پایان رضایت بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد» را آورده است، میتواند ادعا کند ایران نگرانی ما در خصوص حمایت از حزبالله لبنان و سوریه را برطرف نساخته است؟
آیا تیم مقابل در خصوص مسئلهی اعدام مجرمین، زندانیان جمهوری اسلامی و مسائل فقهی ایران که آنها این مسائل را نقض حقوق بشر تلقی میکنند، میتواند دخالت کرده و ابراز «نگرانی» کند؟
پاسخ یقینا مثبت است، چون ده سال پیش در مذاکرات نیز این مسئله وجود داشت.
در ادامه باز هم مشخص نیست رضایتمندی تیم مقابل چه زمانی حاص میشود و این «پرداختن به قطعنامهها» دقیقا چه چیزی است؟ پرداختن از سوی 5+1 به چه مواردی اطلاق میشود؟
و در نهایت یکی از گامهایی که تیم مذاکره کننده غربی در قبال جمهوری اسلامی ایران برخواهند داشت، این است که:
«دولت امریکا، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس جمهور و کنگره از تحمیل تحریمهای جدید هستهای خودداری خواهد کرد.»
حال اگر کسی از ما بپرسد که آیا دولت آمریکا ایا میتواند از جایی غیر از رییس جمهور و کنگره ایران را تحمیل کند، باید پاسخ مثبت بدهیم. دو سوم تحریمهایی که علیه جمهوری اسلامی ایران توسط ایالات متحده صورت گرفته است، توسط بانک مرکزی ایالات متحده (فدرال ریزرو) انجام گرفته و تنها یک سوم آن مربوط به دولت و کنگره است.
جدای از این مسئله و اگر این مسئله را نفی کنیم، ایالات متحده میتواند تمامی تحریمهای خود را به بهانههای مختلف ادامه دهد.
امری که چند وقت پیش توسط معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده، وندی شرمن نیز بیان شد و او اینطور گفته بود که تحریم ایران در حوزه حمایت از تروریسم و حقوق بشر ارتباطی به مذاکرات ندارد و ادامه خواهد یافت.
در انتهای موافقتنامه نیز آمده است:
«به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هستهای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهستهای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد.
از ادامه مطلب استفاده کن :)