تاملی بر مجلس شورای اسلامی
مجلس دیروز با استیضاح وزیر علوم سعی کرد آب به جوی رفته را باز گرداند.
این مجلس همانی است که میتوانست روز معرفی فرجیدانا، همین کار را انجام دهد. اکثر صحبت نمایندگان مخالف او، دیروز همان حرفهایی را زدند که همان روزهای ابتدایی بود. تفاوت صحبتها بیشتر در دو مورد بود؛ مسئله اول لیست بورسیهها بود و مورد دوم، افت سطح دانشگاهها در وزارت علوم.
آنچه در خصوص ارتباط وزیر علوم با فتنهگرها مطرح شد، از پیش وجود داشت و ایکاش نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 10 ماه پیش چنین اشتباهی را انجام نداده بودند.
نکته جالب توجه اینجاست که فرجی دانا در مجلس ششم که تندترین مجلس اصلاحطلب بود رای اعتماد نگرفت، اما نمایندگان اصولگرا به وی اعتماد کردند.
با توجه به مطلب پیشین (نوشته وحید یامینپور)، مجلس نهم نباید صرف اینکه وزیر علوم استیضاح شده است، از بررسی تخلف وزیر نفت، آقای زنگنه سر باز زند. تخلفی که با رای دادگاه لاحه ایران محکوم به پرداخت بدهی سنگینی شد که رقم آن نزدیک به 6 برابر پولی است که جمهوری اسلامی ایران در توافقنامه ژنو به دست میآورد.
اقدامات زنگنه از یک سو، و افتضاحات فرهنگی در وزارت ارشاد تحت نظر آقای علی جنتی دو مسئله مهم دیگر در دولت یازدهم هست که میشد با کمی تامل و برخورد درست نمایندگان مجلس، از ابتدای امر کار به چنینجایی نرسد، اما اکنون نیز فرصت خوبی است که جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش متحمل ضرر بیشتری نشود.
آنچه نگارنده در خصوص مجلس شورای اسلامی مد نظر دارد، استیضاح نمایندگان نامبرده نیست، زیرا این مطلب از بدیهیات است و هرچه زودتر نمایندگان مجلس باید نسبت به اقدامات انجام گرفته در این دو وزارتخانه احساس خطر کنند.
آنچه حقیر قصد صحبت پیرامون آن را دارم، نوع رفتار نمایندگان مجلسی است که به «قرآن» سوگند خورده اند تا نسبت به آرمانهای جمهوری اسلامی ایران خیانت نورزند و پشتیبان ولایت فقیه، کشور و نماینده حقیقی مردم باشند.
زمان معرفی آقای نامدار زنگنه به عنوان وزارت نفت، نمایندگان مخالف خصوصا آقای علیرضا زاکانی در خصوص مسئله کرسنت صحبت کرده و موارد بسیاری در این زمینه را گوشزد کردند. (برای مشاهده صحبتها کلیک کنید.)
مسئلهای که توسط چند تن از نمایندگان دیگر از ابتدای معرفی ایشان تا روز رای اعتماد مطرح شد و در ادامه خطر روی کار آمدن ایشان به عنوان وزیر نفت، ضررهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران با حضور ایشان و تخلفات گسترده ایشان یادآور شدند.
اما آنچه اتفاق افتاد، رای اعتماد مجلس نهم به وزیر پیشنهادی دولت یازدهم بود و امروز نتیجهی این اشتباه نمایندگان مجلس شورای اسلامی که اکثریت آن را جریان اصولگرایی تشکلی میدهند، ضرر سنگین جمهوری اسلامی ایران است.
هرچند این حکم توسط دادگاه لاحه در صورت عدم حضور ایشان در وزارت هم اتفاق میافتاد، اما آیا شایسته بود تخلفات مالی یک وزیر در مسئلهای مهم در سطح بینالمللی نادیده گرفته شده و ایشان مجددا سکاندار این وزارتخانه شوند؟
کاش مرجعی بود که نهتنها به تخلفات وزیر نفت دولت یازدهم رسیدگی میکرد، که از نمایندگان اصولگرای مجلس نهم میپرسید چرا به شخصی با این سابقه اعتماد کردید؟ آیا این مسئله خیانت به کشور و مردم نیست؟
نگارنده معتقد است در سالهای اخیر در بخشی از طیف اصولگرایی شکاف اعتقادی رخ داده است که لابی کردن و باندبازی را به اعتقادات اسلامی و خدمت به مردم ترجیح داده اند. مسئلهای که رفته رفته شکل جدیتری به خود گرفته است و بعید نیست با ادامه این روند، مشکلات آینده جمهوری اسلامی از این جریان فکری باشد.
نمایندگانی که اگر نفعشان در کنار آمدن با آقای دکتر احمدی نژاد باشد، با ایشان کنار میآیند و از ترس برملا شدن کارنامهشان که بعضا بعید نیست چندان سفید هم باشند، از صرافت سوال از رییس جمهور میافتند و هرگاه اقتضا به لجاجت باشد کار را تا جایی پیش میبرند که در همان مسئله سوال از رییس جمهور یا استیضاح از وزیر، رهبر معظم انقلاب مجبور به ورود در مسئله شوند.
این نوع رفتار در مواجهه با دولت یازدهم هم دیده میشود. نوع رفتار مجلس با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر نفت، جنسی دارد که نگران کننده است.
نویسنده امیدوار است این مسئله در مجلس اصولگرایی از بین رفته و جای آن را مجلسی مستقل در برابر دولتها، اصولگرایی و نه شبهه اصلاحطلبی و البته در زمان خود همراه دولت ببیند.
سلام
نگارنده معتقد است در سالهای اخیر در بخشی از طیف اصولگرایی شکاف اعتقادی رخ داده است
خب بله اینکه پر واضحه!
+ سیاست کثیفه خیلی..
++ دوستان این جمله ی سیاست عین دیانت است رو باور ندارن وگرنه...
+++ چه الم شنگه ای راه بندازن دولتیا با استیضاح اون دوتای دیگه...
خدا بخیر بگذرونه