نوشدارو بعد از فتنه 88
کارمان طوری بود که هر روز سایتهای داخلی و خارجی را میدیدیم و سخنرانیها را گوش میدادیم. استراحتمان هم صحبت همین فیلمها و سخنرانیها و عملکردها بود.
تلویزیون و دیدن اخبار هم کار شبها بود.
نزدیکترین روایت از وقایع روز با 20 و 30 شبکه دو پخش میشد و عموما هم تصاویر آتش زدن، شکستن و شعارهای جماعت توی خیابان بود.
اتفاقا اگر در یک چیز با طرف مخالف همنظر بودیم، این بود که چرا رسانه ملی انقدر در پخش اخبار روز ضعیف عمل میکند. یک صدم آنچه که در جریان روز کشور بود، توسط تلویزیون بیان نمیشد.
البته شخصا با این هم مخالف بودم که هر چیز کوچکی از رسانه ملی و اخبار تلویزیون بیان شود. رسانه اقتضا میکند که بعضی چیزها اصلا بیان نشود، اما آنچه که «باید گفت» را «باید گفت» و وقتی رسانه ملی در جایگاه «تبیین» حاضر میشود، موظف است که به مردم آگاهی دهد.
صبح تا غروب هر روز بنا به کار در محل کار با اینترنت، بی بی سی، صدای امریکا، بالاترین، کلمه و سایتهای داخلی میگذشت، اما حتی نزدیکترین افراد خانواده هم اخبار را از من میشنیدند.
روزهای قبل از 88 شغلی نداشتم، اما اخبار را از اینترنت پیگیری میکردم.
روزهای پایانی اسفند 87 رسانه ملی صحبتهای جریان اصلاح طلب را بیان نکرد. گفته بودند احتمال تقلب در انتخابات هست. روزهای بعد از انصراف سید محمد خاتمی از کاندیداتوری در انتخابات.
سه ماه و 14 روز به انتخابات مانده بود. حضرت آقا سخنرانی کرد. در مورد صحبتهای این جریان هم حرف زد و آن را «تبیین» کرد. رسانه ملی سکوت کرد و نگفت این «حرفهای گوشه و کناری که انتخابات را زیر سوال میبرد» چه بوده.
در این فاصله صحبتهای زیادی در مورد تقلب شد. بی بی سی و VoA حتی کارشناس آوردند در خصوص احتمال تقلب در انتخابات اینده صحبت کند. رسانه ملی همچنان اخبار دیگری پخش کرد.
شیب تند {شما بخوانید شیب ملایم} حوادث روزهای پایانی و نزدیک به انتخابات رسید. نامهی آیتالله هاشمی به رهبر انقلاب، اعلام پیروزی زودهنگام میرحسین موسوی و تحصن در برابر وزارت کشور. خبرهایی بود که صدا و سیما دو روز بعد هم اعلام نکرد.
رسانه ملی از نماینده کاندیداها پای صندوق رای مصاحبه گرفته بود. اتفاقا آنها را هم پخش نکرد.
تا 8هشت ماه آینده، اتفاقات زیادی در کشور افتاد که صدا و سیما موظف بود برای «تبیین» آن را بیان کند. 20 و 30 پاره کردن عکس امام را نشان داد، اثبات دروغ کروبی در خصوص تجاوز به زندانیان و چند چیز دیگر که مهم بودند اما اَهم نه!
مستند «دهم» امشب از شبکه یک پخش شد. موضوعش انتخابات سال 88 بود و جز دو مورد، هر چه پخش شد را همان روزها دیده بودم.
5 سال و نیم بعد از ماجراهای آن سال. چیزهای خیلی خوبی ه این بار پخش شد. همه آن چیزی که باید. مصاحبهها، صحبتها و تحلیلهای کارشناسان خارجی شبکههای فارسی زبان.
مستندهای زیادی در خصوص «فتنه88» دیدهام، اما این یکی خیلی بهتر بود. خیلی چیزها رو گفت. آتش فتنه را خاموش کرد. آب سردی بود روی آتش. نوش دارو بود، اما بعد از مرگ سهراب.
آن روزها ضرغامی عزیز را فحش دادیم که چرا «تبیین» نمیکند. چراهای زیادی داشتیم و داریم.
هنوز هم معتقدیم بسیاری از چیزهایی که نگفت را نباید میگفت، اما حرف برای گفتن زیاد داشت و نگفت.
فتنه 78 سنگین بود. 88 سنگینتر شد و من مطمئنم فتنه بعدی کمر خیلیها را میشکند.
امیدوارم آقای سرافراز، «فتنه» را خوب بفهمد و خوب «تبیین» کند، اما نه با اختلاف 5 سال و نیم.
فتنهی سختی پیش رو داریم.
- ۹۳/۱۰/۰۷
بهتر بگم، از زبان شما گفته شد :)