انقلاب رنگی اوکراین و حکایت افتاب یزد
اینها و اسامی دیگری که از ذهن نویسنده خارج است، انسان را یاد یک چیز میاندازد؛ سیاست رسانهای بینظیر و بسیار حرفهای اصلاحطلبان در دههی هفتاد که به بیرحمانهترین شکل جمهوری اسلامی را به چالش میکشید و همواره شوکی جدید در جامعه به راه میانداخت.
نگارنده در این نوشته قصد ندارد به چگونگی و چیستی حلقه کیان و روزنامههای زنجیرهای بپردازد، زیرا مطلب از بین خواهد رفت. اما آنچه که مسلم است بر خلاف تصور بسیاری که گمان میکنند حلقهی روزنامههای زنجیرهای در سال 84 و بعد در سال 88 از بین رفت، این گروه همچنان به کار خود ادامه میدهد.
اگر در اثنای وقایع سال 88 نامی از انقلاب رنگی و انقلاب مخملین آورده شد، سخنی گزاف نبود. طرحی که پیش از آن در چندین کشور اروپایی با موفقیت اجرا شده بود و تئوریهای جینشارپ و تئوریسینهای معروف دیگر دنیا را در خود نهفته بود.
انتخاب رنگها از سوی سیاستمداران وقت، اقدامی معمولی به شمار میرفت، اما نوع فعالیت دشمن در آن برهه، حکایت از انقلاب رنگی داشت. امری که از چشم بسیاری مخفی نماند و بسیاری از سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران به تحلیل آن پرداختند.
بلافاصله پس از اتفاقات سال 88 بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب رنگ سبز را برای صفحات اصلی خود انتخاب کردند. رنگی که در آن برهه بیشتر به رنگ کودتای مخملی ضدانقلاب بواسطه بیتدبیریهای سیاستمداران داخلی شبیه بود.
این تغییر رنگ و همذاتپنداری یک بار دیگر به چشم میخورد.
روزنامه آفتاب یزد با تغییر رنگ خود به نارنجی، یادگار آن روزها را زنده کرده است و حال سوال اینجاست که آیا این تغییر و تحول اتفاقی و تصادفی است؟ یا سیاست و فکری خاص پشت پرده این نوع اقدامات است؟
چه دلیلی دارد که این روزنامه و روزنامههای دیگر به این صورت، از اتفاق امروز اوکراین یاد کنند؟ آیا جز خیال خام آزادکردن زندانیان و متهمان سیاسی در ایران؟
و سوال دیگر اینجاست که ایا در وقایع اخیر اوکراین، جز حمایت دولت آمریکا و شخص اوباما از مخالفین دولت قانونی اوکراین چیزی دیده شد؟
به نظر میرسد این نوع جهتگیریها کاملا مغرضانه بوده و برخی از روزنامهها عامدانه به دنبال اهدافی خاص هستند.
یادآور میشویم تغییر رنگ لوگوی روزنامه وطن امروز را که به دلیل مذاکرات هستهای سیاه چاپ شد و صدای انتقاد بسیاری از اصلاحطلبها و موافقان دولت فعلی را درآورد.
به امید آنکه این اتفاق، تنها از روی جهل و نادانی مسئولین این روزنامه باشد.
لُپ کلام رو رسوندی. کلامت طلا :)