جوگیریهای قاسم سلیمانی مجازی
نوشتهی زیر اگر به دلیل بررسی و شناخت جهالتهای دوستان مذهبی نبود، قطعا ارزش پرداختن و نوشتن نداشت.
کسانی که با فضای مجازی آشنا هستند، مطمئنا مدتهاست با آدمهای حقیقی، اما از نوع مجازیاش آشنا هستند.
آدمهایی که خیلی حرف میزنند و این حرفها بسته به شخصیتشان ساختار خاصی هم دارد.
مثلا شخص مجازی اگر دکتر علی شریعتی است، یک جور، شهید آوینی است جور دیگر، امام خمینی است به یک سبک و این اواخر قاسم سلیمانی هم به شکل دیگری.
در خوشبینانهترین نگاه میتوان این آدمهای مجازی و جملاتشان را به حساب علاقه زیاد دوستداران جاهلشان به معشوق گذاشت. جهالتی که یک بار با «خون دادن برای امام خمینی زیباست ولی خون دل خوردن برای امام خامنهای زیباتر است» سعی میکند در نوشتههای سید مرتضی آوینی ریشه بدواند، یک بار خاطرات هر روزهای از امام خمینی میشود و در نگاه اسطورهای جوزدهاش هم میشود قاسم سلیمانی از نوع مجازی.
کسی هم نیست به این دوستان جاهل بگوید کجا؟ کدام منبع؟ از چه طریقی؟ و بشیند برایشان بگوید که گاهی این جملهها نهتنها حماسی نیستند، که بار منفی نیز به همراه دارند.
نوشته اند:
«اگر پایتان به حرم سید الشهدا علیهم السلام برسد با کسب اجازه از مقام عظمای ولایت فرماندهی کل قوا حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای کربلای جدیدی را رقم خواهیم زد که تاریخ به خود ندیده باشد و نماز ظهر را با سربازان امام خامنه ای به جماعت در بقیع می خوانیم.»
تجربه نگارنده نشان داده است مقام نظامی-سیاسی همچون سرلشکر قاسم سلیمانی منتخب رهبری است و صحبتهای او نیز طبیعتا به دلیل حساسیت جایگاه ایشان همینطور است و اگر هم اختلافی باشد که یقینا نیست، در عمل ایشان از مقام معظم رهبری اجازه عملکرد، سخن گفتن و اقدام را دارند. پس طبیعتا هنگامی که ایشان علیه دشمن صحبت میکند، گفتن «با کسب اجازه» کمی مبتدیانه و سادهلوحانه است. این عبارت چنان بیان شده که گویا نویسنده آن قصد داشته به دشمنان بگوید اینجا فرماندهی کل قوا حضرت آقاست و آن را به رخ بکشد.
چیزی که نه ضرورت دارد، نه هیچگاه در بیان رسمی فردی مانند قاسم سلیمانی بیان میشود.
نکته دیگر این است که قاسم سلیمانی در سخنرانیهای خود بارها از لفظ «رهبر معظم انقلاب» استفاده کرده اند و استفاده از «امام» از سوی ایشان برای رهبری عزیز تا کنون دیده نشده است.
سومین مسئله، ارتباط بیارتباط «بقیع و خواندن نماز ظهر» با «حرم سیدالشهدا» است.
آیا این جمله میخواهد «عربستان سعودی» را که طبیعتا عامل اصلی حضور داعش در عراق است، تهدید کند؟ آن هم تهدید حمله نظامی به صورت غیرمستقیم؟
بیان چنین جملهای از سوی یک مقام رسمی ایرانی تبعات سیاسی دارد. یقینا اگر عربستان سعودی در مواجهه با جمهوری اسلامی قرار گرفته و ایران را تهدید کند، بیان چنین مواضعی نهتنها بعید نیست، که ممکن نیز هست.
اما در شرایط کنونی، بعید است حاج قاسم سلیمانی اینگونه به بیان مواضع خود بپردازد، خصوصا اینکه شخصیت فرمانده سپاه قدس ایران تا کنون بیشتر عملگرا بوده و از بیان جملاتی اینچنینی پرهیز کرده است.
شاید دوستان جاهل نگارنده جمله مذکور، صحبت سرتیپ «فاضل برواری» فرمانده نیروهای ویژه عراق در اثنای جنگ سوریه را خوانده و الهاماتی از آن گرفته است.
جستجوی جملهی مذکور تنها به چند وبلاگ خواهید رسید که همه آنها از سایت «گلستان ما» نقل قولی کرده اند که نه مفهوم دارد و نه مشخص است از کدام منبع معتبر این حرف را نوشته است!
در نهایت به نظر نگارنده، دوستان جاهل با بیان چنین مواضعی نهتنها رویکرد مثبتی در مقابله با هجمه تبلیغاتی و جنگ روانی دشمن نخواهند داشت، که عملا فعالیت منفی آنها موجب ضعف پایگاه جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.
الان دو روزه نت رو پر کردن دوستان عرضشی.
مغز خودشون که اندازه فندق تشریف داره هیچ، فکر میکنن قاسم سلیمانی یه جوگیر مغز کنجدی مثل خودشونه :|