نـــیـــوک لـــیــــدر

ما و ماهواره؛ جهاد یا رهبانیت

مسیح | يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ق.ظ | ۴ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

توضیح کوتاه:

مدت‌هاست مطالعه آثار شهید سید مرتضی آوینی را شروع کرده ام. بعضی را 6 سال یا 5 سال قبل، بعضی را دو سال قبل، بعضی را در این سال‌ها و بعضی را چندین بار خوانده ام و باز باید بخوانم.

برخی نوشته‌هایی که در این سایت قرار می‌دهم، برگرفته از آثار سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی است و ابایی ندارم از اینکه بگویم محل رجوعم ایشان بوده است. سعی شده پس از مطالعه آثار، مطالبی که به نظر مهم است و باید نوشته شود با وجود به بضاعت فکری اندکی در نگارنده هست، نوشته و در سایت قرار گیرد.

به امید آنکه نگارنده به صورت حقیقی از رهروان متفکر انقلاب شهید سید مرتضی آوینی باشد.

اما بعد:

 

«ماهواره دارد می‌آید.» 

واکنش‌های متفاوتی در برابر این جمله وجود دارد. بسیاری با شنیدن این جمله می‌ترسند و ماهواره را مظهر کامل استیلای غرب می‌دانند. این‌ها عمدتا دو گروه هستند. یا مرعوبان سکولاریسم اند که غرب را الگوی زندگی خویش قرار داده اند و معتقدند باید در برابر ماهواره سپر انداخت. اینان راهی برای مقابله با ماهواره نمی‌شناسند و آن را به مثابه حاکمیت غرب می‌دانند و یا دسته دیگری هستند که ماهواره را غول بی شاخ و دمی می‌دانند که با هر تکانش قرار است دین، ایمان، فرهنگ و حاکمیت اسلام از بین برود. آنان نیز ماهواره را یکسان با حاکمیت جهانی غرب می‌دانند و هر دو اشتباه می‌کنند.

ممکن است سوال پیش بیاید که آیا نگارنده معتقد است ماهواره بر فرهنگ و دین مردم -مثلا مردم در جمهوری اسلامی ایران- تاثیری نگذاشته است؟ خیر. برای پاسخ به این سوال لازم است مقدمه‌ای را عرض کنم.

ما در برابر ماهواره چه کردیم و چه باید بکنیم؟
پیش از آنکه به ماهیت روش مقابله با ماهواره بپردازم، لازم است مثالی بزنم. سال‌های دهه 60 و اوایل دهه 70 که داشتن «دستگاه ویدیو» خلاف بود چه اتفاقی افتاد؟

ویدیو در بسیاری از خانه‌ها وجود داشت و مردم آن را پیچیده در پتو حمل می‌کردند. فیلم‌های ویدیویی نیز به همان راحتی پیدا می‌شد که خود ماهواره. هیچ کس نتوانست جلوی ورود ویدیو به کشور را بگیرد و حتی دولتی هم که امور اجرایی کشور را در دست داشت، با وجود فشارها و قوانین، ناتوان از نفوذ و گسترش ویدیو در خانه‌ها شد.

ما برای ویدیو فکری نکردیم و پیش از آنکه برایش فکری کرده باشیم، وارد شد و جای خود را پیدا کرد. راهی که برای مبارزه با ویدیو و تمامی محصولات تکنولوژی غرب است، چیزی ورای حصار کشیدن است.

 

ما درباره ماهواره نیز برنامه‌ای نداشته و برایش فکری نکرده ایم. انقلاب اسلامی، انقلابی فرهنگی است و مگر نه آنکه «مبارزه» و «پایداری» نیز از اصول فرهنگی و از مقتضیات همین انقلاب است؟ چرا باید از ماهواره ترسید؟

ما آن‌گونه که دلدادگان و شبه‌روشنفکران غرب زده از ماهواره می‌ترسند، از آن نمی‌ترسیم.آن‌ها مفهومی به نام «تهاجم فرهنگی» را اصلا قبول ندارند، زیرا فرهنگی جز فرهنگ دهکده جهانی را نمی‌پذیرند. «به همین علت هنوز بسیاری از دوستان در اصل این معنا که اصلاً تهاجم فرهنگی صورت گرفته است یا نه، تردید دارند، حال آنکه هیچ یک از این دوستان در اصل وجود تهاجم نظامی دچار تردید نشدند.»1 اما دیدگاه مقابله به شیوه «پارازیت» را نیز درست نمی‌دانیم. اساس تفکر ما در برابر ماهواره و تمام مقتضیات تمدن تکنولوژیک این حقیقت است که:

««گریختن» مطلوب طبع کسانی است که فقط به عافیت می اندیشند و اگر نه، مرگ یک بار، زاری هم یک بار.»2

همان‌طور که ماهواره فرهنگ جمهوری اسلامی را معرض تهدید قرار داده است، می‌تواند غرب و امپریالیسم را نیز مورد هجوم قرار دهد؛ کمااینکه این اتفاق افتاده است. همانطور که انقلاب اسلامی شب انزوای ما را در جهان قرن بیست و یکمی و «دهکده جهنی» شکست و کاخ‌های شوروی سوسیالیستی را به لرزه درآورد، غرب نیز به التهاب و اضطرابی دچار شد که پیش از آن سابقه نداشته است.


باز برگردیم به سوال خودمان. ما در برابر ماهواره چه کردیم و چه باید بکنیم؟ 

نگارنده راه مقابله با ماهواره را «مبارزه» می‌دانم. ما امروز در برابر حصارهای اطلاعاتی غرب قرار گرفته ایم و برای رسیدن به حقیقت باید از آن عبور کنیم. حقیقت دین تنها در شکستن این حصار اطلاعاتی است که به وقوع می‌پیوندد. حقیقت دین در جهاد است و حصار کشیدن، پشت دیوار مخفی شدن و دست در گوش خود فرو بردن جز «رهبانیت» نیست.

اگر قرار به مغلوب شدن دین در برابر تمدن تکنولوژیک بود، پیش از این نیز «موبایل»، «کامپیوتر»، «ویدیو»، «تلویزیون»، «رادیو» و ... نیز بودند و کار دین تا کنون باید یکسره می‌شد. اگر بنا به نگرانی باشد، هیچ چیز مخرب‌تر و مخوف‌تر از کامپیوتر نیست و توضیح آن نیز در این نوشته جایی ندارد، زیرا مقصود ما در این مطلب، بحث درباره ماهیت کامپیوتر نیست.

«مُرادم این نیست که باید جلوی قاچاقچیان را باز بگذاریم تا هر غلطی که می خواهند بکنند؛ مگر جلوی ارتش بعث را باز گذاشتیم؟ آنجا هم درست در آن هنگام که همه از زیان ها و خسارات جنگ تحمیلی سخن می گفتند، حضرت روح الله سخن از برکات جنگ تحمیلی می گفتند و حق هم باایشان بود – و البته این قیاس در همه وجوه و به هر اعتبار مصداق پیدا نمی کند.»3

ما باید برای ماهواره برنامه داشته باشیم. نمی‌خواهم بگویم که باید آن را بپذیریم و در مقابل آن احساس وادادگی کنیم. ابتدا باید «ماهیت» هر یک از محصولات تکنولوژیک را بشناسیم و به «حسن و قبح ذاتی» آن آگاهی پیدا کنیم. در «حصارکشی» و «دیوار کشیدن» تردیدی نیست. ما به آن هم نیاز داریم و با کسی تعارف نداریم و اگر کسی ما را ملامت کند او را به حصارهای اطلاعاتی غرب ارجاع خواهیم داد. اما «اما باید دانست که برای محافظت از خویش به دور خود دیوار می کشد همواره در حال انفعال است. جواب تهاجم را باید با تهاجم داد و تنها در این صورت است که از انفعال خارج خواهیم شد؛ « دفاع » یک « وضع انفعالی » است و « فاعلیت » هماره از آن « مهاجم » است.»

«حصارها» راهکار موقتی هستند که تا پدید آمدن اسلوب اصلی یعنی فرهنگ‌سازی کاربرد دارند و اگر خود به روش اصلی تبدیل شوند، آن پیش می‌اید که امروز شاهد آنیم.

 

حال برگردیم به سوال ابتدایی و شرح آن. نگارنده به این اعتقاد ندارم که جمهوری اسلامی و فرهنگ جامعه از بلایای ماهواره در امان بوده است. اتفاقا به نظر بنده وضعیت فرهنگی را قرمز می‌دانم و عمده‌ی آن نیز سهم ماهواره است.

اما ماهواره به خودی خود تاثیر گذار نیست. ما از آن جهت دچار ضربه شده ایم که برای ماهواره فکری نکرده ایم. اگر اصل را بر مبارزه قرار داده بودیم، این اسب یاغی و سرکش تا کنون رام شده بود و تهدید را به فرصت تبدیل کرده بودیم.

ما از آنجا ضربه خوردیم که در مسائل فرهنگی برنامه‌ای نداشتیم و مدیریت فرهنگی در انقلاب اسلامی که خود ماهیتی فرهنگی دارد از ابتدا تا کنون با ضعف‌های بسیاری همراه بوده است. اگر بخواهیم وضعیت فرهنگی جامعه چه در مصرف گرایی، چه در مسائل ازدواج و زناشویی و چه در مسائلی مانند حجاب، دروغ، اختلاس و... را بهبود بخشیم باید برای آن برنامه بلند مدت داشته باشیم و در این میان «ماهواره»، «اینترنت» و سایر ابزارهای تمدن جدید بشری از این قاعده مستثنا نیستند.

ما باید اساس را در مبارزه بنا کرده و از رهبانیت در این عرصه چشم بپوشیم. 

«حصارها تا هنگامی مفید فایده ای هستند که دزدان شب رو، بر زمین می زیند، اما آن گاه که دزدان از آسمان فرود می آیند، چگونه می توان به حصارها اطمینان کرد؟ پس باید از این اندیشه که حصارهایی بتوانند ما را از شرّ ماهواره ها محفوظ دارند، بیرون شد و « خانه را در دامنه آتشفشان بنا کرد. » باید در رو به رو شدن با واقعیت، به اندازه کافی جرئت و شجاعت داشت. غرب چنین است که در عین ضعف، بیش تر از همیشه رجز می خواند تا خود را در پناه وهم حفظ کند. جنگ کویت چنین بود و بنابراین، تنها اسیران حصارهای توهّم را به وحشت دچار کرد نه آنان که ضعف و پیری این قداره بند مفلوک را در پس اعمال و اقوالش می دیدند. می خواهم بگویم که خود ماهواره، در عالم واقع، آن همه ترس ندارد که طنین این خبر در عالم وهم: « ماهواره دارد می آید. » طنین این خبر تا آنجا هراسناک است که بسیاری، از هم اکنون فاتحه همه چیز را خوانده اند: هویت ملی، اخلاق، زبان فارسی... چنان که پیش از آمدن تلویزیون نیز سخنانی چنین در افواه بود.

ماهواره مظهر آن پیوستگی جهانی است که تمدن جدید انتظار می برده است. آمریکا نیز مظهر آن اراده جمعی است که همراه با بشر جدید پیدا شده و در جست و جوی قدرت و استیلا، توسعه و اطلاق یافته است. « استیلا » و « ولایت » هم ریشه هستند و اگر بعضی از محققان استیلای غرب را بر عالم « ولایت طاغوت » خوانده اند، تعبیری را می جسته اند که بتواند مفاهیم جدید را در حوزه معرفت دینی معنا کند؛ و چه تعبیر درستی یافته اند. غرب، از همان آغاز، غایتی مگر برپایی یک حکومت جهانی نداشته است و هم اکنون نیز چه آنان که از حاکمیت ماهواره ها به وحشت افتاده اند و چه آنان که مشتاقانه چنین روزی را انتظار می برند، هر دو، حاکمیت ماهواره ها را با حاکمیت جهانی غرب یکسان گرفته اند؛ و هر دو اشتباه می کنند.»5

 

 


منابع:

1- سید مرتضی آوینی- نشر واحه- کتاب رستاخیز جان- ویدیو در برابر رستاخیز تاریخی انسان

2- سید مرتضی آوینی- نشر واحه- کتاب رستاخیز جان- انفجار اطلاعات

3-سید مرتضی آوینی- نشر واحه- کتاب رستاخیز جان- ویدیو در برابر رستاخیز تاریخی انسان

4- سید مرتضی آوینی- نشر واحه- کتاب رستاخیز جان- ویدیو در برابر رستاخیز تاریخی انسان

5- سید مرتضی آوینی- نشر واحه- کتاب رستاخیز جان- انفجار اطلاعات

نظرات (۴)

سلام
اگه به نظرتون مفیده و براتون ممکنه یه مطلب هم درباره موشک های اس ۳۰۰ و فراز و نشیب هاش کار کنین.
پاسخ:
سلام
در موردش اطلاعات زیادی ندارم. حالا سعی میکنم مطالعه کنم، ولی مجید اگر بنویسه و بفرسته من میذارم اینجا.

خیلی ممنون.
(یه پیوست هم که منظورم اطلاعات و مشخصات نظامی و فنی ـش نیست، اینکه تو این مدت چه بلاهایی سر قرارداد اومده یا غرامت هایی که گرفته شده و حالا که دارن میدن آیا بدردبخور هست یا نه و...)
پاسخ:
اخه از اون منظر هم باز اطلاعات کافی ندارم.
یه قرار داد هم با روسیه داریم به اسم روس اتم که البته مربوط به انرژی هسته ایه.
اون هم داستان خاصی داره
نمیدونم این سامانه به اون ربط داره یا نه.
هیچی نمیشه گفت
دستت درد نکنه
:)
پاسخ:
قربونت

یک سری حرفها  در حد فهم عامیانه و غیر تخصصی خودم:


در ارتباط با ماهواره و تبدیل فرصت به تهدید حرف زیاد زده شده اما در عمل چیکار باید کرد بحث مجزاییست که همیشه دست اندرکاران امر را به واکنش های افراطی و تفریطی واداشته فکر نمیکنم دوره ای بوده باشد که واکنش واقعا معتدل و منطقی در این ارتباط صورت گرفته باشه... یا ریختن و گرفتن یا کلا ول کردند به بهانه جریان آزاد اطلاعات !! و ...

یک راهکار عملی که به صورت مستقیم ماهواره و دیش آن را مورد هجمه قرار نده ... 

در این میان نقش افراد متخصص حوزه فرهنگ و هنرمندان متعهد (به این معنا که دغدغه هاشون دغدغه ای متعهدانه است که از بستر این دغدغه محصولات فرهنگی متعهد به اصول و ارش های انسانی و انقلابی بیرون میاد) نقش قابل توجهی است .پسر و دختر جوانی که اوقات فراغت خود را ( گاها به همراه پدر و مادر متشخص و روشنفکر!) پای دیش ماهواره و فیلم های هالیوودی میگذراند کمترین تقصیر و نقش را دارد تا زمانی که ما خوراک فرهنگی متفاوتی به اون ارائه ندیم که با همان کیفیت حرف برای گفتن داشته باشد.


جایی از متن اشاره کردید حصار ها لازم است و منتقدان را به حصارهای اطلاعاتی غرب ارجاع میدهید من مطلع نیستم اما به ذهنم میرسد که حصارهای اطلاعاتی غرب به جهات مختلف بسیار نامرئی تر از حصارهای اطلاعاتی است که جمهوری اسلامی حداقل در حوزه فرهنگی می تواند بکشد شاید این جهات مختلف به نوع نگاه مردم غربی به حوزه فرهنگ داشته باشد و شاید هم تکنیک های اطلاعاتی پیشرفته تری اتخاذ می شود. به این معنا که آنچه برای ما حصار اطلاعاتی محسوب میشود و حساسیت مردم را بر می انگیزد در غرب نیازی به حصار کشیدن در ارتباط با آن احساس نمی شود. خلاصه بگم در جمهوری اسلامی حساسیت رو کوچکترین حرکت حکومت بالاست ... پس نمیشه به همین راحتی ارجاع داد.... کما اینکه در متن خودتون هم در ارتباط با برخورد امام با قضیه جنگ تحمیلی اشاره ای شده است. (این برداشت من است)

یک جهت دیگر هم به پیشرو بودن و چیرگی فعلی غرب در حوزه رسانه بر میگردد طوری که هر صدای دیگری را به صورت قلب شده به مخاطب خودش ارائه می دهد یا کلا نمیزاره این صدا به گوش مخاطب برسه. این را در مقام مقایسه شرایط غرب با ایران در زمینه جریان آزاد اطلاعات گفتم و الا صداهایی که در حوزه فرهنگ در جمهوری اسلامی بلند میشه با درایت مسئولین قابلیت ارائه وسیع و تاثیرگذار در جامعه ایرانی را داره.


یک سوال هم دارم در ارتباط با این پاراگراف آخر که نقل قول کردید...نمیتونم بفهمم منظورش چیه...میشه یه خورده توضیح بدید؟


ماهواره مظهر آن پیوستگی جهانی است که تمدن جدید انتظار می برده است. آمریکا نیز مظهر آن اراده جمعی است که همراه با بشر جدید پیدا شده و در جست و جوی قدرت و استیلا، توسعه و اطلاق یافته است. « استیلا » و « ولایت » هم ریشه هستند و اگر بعضی از محققان استیلای غرب را بر عالم « ولایت طاغوت » خوانده اند، تعبیری را می جسته اند که بتواند مفاهیم جدید را در حوزه معرفت دینی معنا کند؛ و چه تعبیر درستی یافته اند. غرب، از همان آغاز، غایتی مگر برپایی یک حکومت جهانی نداشته است و هم اکنون نیز چه آنان که از حاکمیت ماهواره ها به وحشت افتاده اند و چه آنان که مشتاقانه چنین روزی را انتظار می برند، هر دو، حاکمیت ماهواره ها را با حاکمیت جهانی غرب یکسان گرفته اند؛ و هر دو اشتباه می کنند.»5



 

پاسخ:
اول در مورد پاراگراف اخر، درحد برداشت و علم خودم:
خلاصه اینه که ماهواره حاکمیت غرب نیست، مظهر دهکده جهانیه. غرب میخواست یه دهکده جهانی بسازه که ساخته و ماهواره هم مظهر و نمادش شده که با یه علم و کتل توی کل دنیا چیزهایی که میخوان رو میفرستن
اما اینکه اون اخر گفته شده اون دو گروه هر دو اشتباه میکنن به این دلیل هست که هر دو گروه فکر میکنن خود ماهواره حاکمیت جهانی غربه، پس یعنی ماهواره کلا غربی است. کمااینکه عده ای در مورد سینما هم همین حرف رو دارن، اما اینطور نیست.
ماهواره همونطور که اینجا رو دچار تزلزل کرده، اونجا رو هم میتونه دچار تزلزل کنه و این بسته به استفاده ماست.


اما در مورد چیزی که گفتی
با این حرفت که اونی که میشینه پای ماهواره کمترین تقصیرو داره تا حدودی موافقم. البته نه به این منظر که حالا که نشسته داره میبینه، اشتباه نمیکنه. نه. چرا خیلی ها توی همین شرایط نمیبینن؟ 
اما از اونجا که خیلی ها میبینن هم باید این رو بگیم که من کمترین تقصیر رو و یا حداقل میتونم بگم تقصیر برابر رو متوجه اونها میدونم. بخش عمده ای از تقصیر به عهده کسانی است که باید برنامه داشته باشن، خوراک داشته باشن و نهایتا استفاده کنن از این ابزار جهت حفظ و رشد مردم
اینکه شما میگی یک راهکار عملی، این خیلی حرف خوبیه. منتها بحث اصلی اینه که ما «انسان رسانه» نداریم. یعنی اگر هم ادم دغدغه مند پیدا شه، رسانه رو بلد نیست و یکی از معضلات جمهوری اسلامی دقیقا همینه. ما کسی که مدیریت فرهنگی بلد باشه خیلی کم داریم و مشکل هم همینجاست
اگر مدیر فرهنگی و انسان رسانه به وجود بیاریم که بعضی مکان ها شروع کردن برای این کار، بعد از اینکه اون ادم پیدا شد توی یه بازه 15-20 ساله میشه نتیجه گرفت
هم در سینما، هم در تلویزیون، هم در ماهواره و در سایر رسانه ها.

در مورد غرب هم، سانسور یا همون حصار اطلاعاتی و حتی فیزیکی توی غرب و خصوصا توی امریکا توی یه دوره هایی زیاد بوده.
توی 1930 و 1960. 1960 که فاجعه است. به شدت این حصار دیده میشه
توی همین سال ها حصارهای خیلی واضحی در مورد مسئله «تکامل» و بحث intelligence یا evolution هنوز این حصار هست.
توی رسانه و هالیوود، هیچ فیلمی نمیشه ساخت که تبلیغ مثبتی از مسیحیت باشه. اگر فیلمی ساخته شده خارج از هالیوود بوده. این ها هنوز هست
منتها ما از اونجا که مشکل رسانه داشتیم، کوچکترین حصاری که درست کردیم رو انقدر بد ساختیم و انقدر بد مدیریت کردیم که حساسیت برانگیخته شده
اینترنت اون ها دست NSA هست، ولی مدیریت رسانه اجازه نداده خیلی واکنش داشته باشن. مدیریت اینترنت اینجا دست سپاهه تا حدودی و رسانه های داخلی مثل روزنامه های اصلاح طلب کاملا میزنن قضیه رو.

این نشون میده ما مشکل رسانه ای داریم و ان شاءالله باید واقعا به فکر این بحران باشیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی