نـــیـــوک لـــیــــدر

۱۱ مطلب با موضوع «تلویزیون (فیلم، نقد و ...)» ثبت شده است

صدا و سیمای عقیم

مسیح | دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۵۰ ب.ظ | ۰ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

درگذشت آقای هاشمی رفسنجانی همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، حواشی زیادی داشت. البته نه به آن اندازه که فکر می‌کردم، اما از شبکه‌های اجتماعی تا تلویزیون همه درگیر این حاشیه بودند.

صدا و سیما هم مثل همیشه نقش مهمی داشت که از یک سو هم می‌توان گفت موفق بود و هم از سوی دیگر می‌توان گفت که بسیار بد عمل کرد. عملکرد صدا و سیما هم ربطی به این برحه‌ی زمانی ندارد. به #مدیریت سازمان، نوع تفکر ایشان و سیستمی برمی‌گردد که مثل اغلب سازمان‌ها و اداره‌های کشور اسما اسلامی و انقلابی است، اما رسما و در منش فکری جای دیگری سیر می‌کند.


  • مسیح

شهدای دهه 60 و شهدای دهه 90

مسیح | جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۳ ق.ظ | ۲ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

تفاوتی بین شهدای دهه 60 و دهه 90 نیست. هر دو برای دفاع از اسلام و اعتقادات دینی، انقلاب اسلامی، وطن و... جنگیدند. در خصوص اینکه اجر و قرب کدام یک بیشتر است یا هر دو برابرند هم نمی‌توانم صحبت کنم چون این چیزها خیلی در اندازه و فهم بنده نیست.
اما از دهه 60 هر چه به جا مانده، تصویری است از مادرانی که فرزندان خود را راهی کرده‌اند، همسرانی که شوهرشان را به جنگ فرستاده اند و خواهرانی که برادر خود را عازم جبهه‌های جنگ کرده اند.
کسانی که زینب گونه فرستادند و بعد از شهادت هم زینب گونه ایستادند.
اگر گریستند، اشک هم حماسه بود و تغزل و چیزی جز عشق نبود.
مادری سه فرزند خود را تقدیم اسلام کرده بود و می‌گفت شرمنده‌ی امام امت هستم که بیشتر از این چیزی برای تقدیم کردن ندارم.
از این دست تصاویر در خاطرات ذهنی همه‌ی ما از دفاع مقدس موجود است. 
حتی برنامه «نیمه پنهان ماه» که از شبکه افق پخش می‌شد و در همین سال‌های اخیر درست شده بود، این‌چنین بود.

اما تصویری که این روزها در بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی از برنامه «مدافعان حرم» که همسر شهید «رضایی نژاد» آن را اجرا می‌کند تا مستندها درباره‌ی شهدای مدافع حرم نشان داده می‌شود، بیشتر احساسات صرف بازماندگان درباره‌ی یک شهید است.
اینکه شهید با همسرش چطور بود و با هم چه جاهایی رفتند، اینکه هدیه تولد می‌خرید یا به کادو دادن اهمیت می‌داد، اینکه همسر شهید دلش برای او تنگ شده و از قاب بسته‌ی اشک‌های او فیلم گرفته شود، با آن تصویری که از دفاع مقدس بر جای مانده تفاوت بسیاری دارد.
این تصویر یک آدم معمولی است که از دنیا رفته و همسر یا مادر یا خواهرش از نبودنش ناراحت است و آن تصویری از یک آدم با جسمی معمولی، اما روحی آسمانی بود که مثل همه می‌خورد، می‌خوابید، عشق می‌ورزید، محبت می‌کرد، اما بنده خدا بود و از همه چیزش برای خدا گذشت. او نمونه‌ای از انسان کامل بود که با خصوصیات کاملش به شهد شیرین شهادت رسیده بود و تصویر امروز، تصویری ناقص است. ما نمی‌فهمیم چه شد که فلان عزیز به درجه شهادت رسید؟ آن هم در این روزگار که سختی‌اش از هر روزگاری بیشتر است.

این مسئله ارتباطی به خانواده‌ی عزیز شهیدان ندارد. 
خانواده‌ی شهدای دهه شصت هم مثل اینان احساسات زیادی داشتند و اصولا برای آدمی که می‌میرد و از دست می‌رود هم اشک می‌ریزیم، چه رسد به شهادت کسانی که از بهترین‌های آسمان و زمین بودند.
خانواده‌ی شهدای دهه نود هم مانند خانواده‌های دهه شصت حماسه آفریدند. آن‌ها هم مثل کوه ایستاده‌اند و نسل بعدی را برای اسلام و انقلاب اسلامی تربیت می‌کنند. آن‌ها هم اگر اشک می‌ریزند، حماسی است. جلوی دشمن ایستاده‌اند و کم نمی‌آورند. 
اشکال از #فیلمسازان امروز است که اینچنین #تصویری از شهادت و بازماندگان زینبی شهیدان به مخاطب می‌دهند.
شهید انسان بزرگی است که به بزرگترین مقامی که یک بنده می‌تواند برسد، رسیده است و خانواده‌های شهدا هم با همه‌ی سختی‌های دنیایی، این را انتخاب کرده‌اند و با عشق به آن رسیده‌اند.
از این #حماسه، حماسه عاشقانه بسازیم، نه یک عاشقانه معمولی فصلی که بعد از مدتی نه انسان ساز است و نه...

  • مسیح

تنهایی لیلا

مسیح | پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۵ ب.ظ | ۳ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

یازدهمین سریال «محمدحسین لطیفی» در تلویزیون ملقمه‌ای از همه‌ی چیزهای تکراری بود.

«تنهایی لیلا» ملودرامی بر اساس سوژه‌ی تکراری «عشق دختر پولدار و پسر فقیر» بود که در فیلم‌ها و سریال‌های زیادی دیده‌ایم. سبکی که بیشتر مخصوص فیلم هندی‌ها است و البته نویسنده برای اینکه خود را از کلیشه دور نگه دارد و به عنوان مثال به جای سنت خواستگاری پسر، این‌بار دختر است که سنت‌های رایج را زیر پا می‌گذارد و به خواستگاری پسری فقیر می‌رود.

شخصیت پردازی‌های فیلم اغراق شده است و تقریبا هیچ یک از کاراکترها از تصنع به دور نیستند. شخصیت «محمد» هیچ جذابیتی ندارد. فقیر است و در عین حال بیماری دارد. تیپ و قیافه‌ی بهروز شعیبی در فیلم بیشتر شبیه «تام هنکس» در «دور افتاده» است، نه یک بچه مسلمان ساکن در شهر تهران. «محمد» آشفته و به هم ریخته است و لباس‌ نامرتبی به تن دارد و نهایتا روز عروسی به جای کت و شلوار، کاپشن می‌پوشد.

 

  • مسیح

هیاهوی بسیار برای هیچ

مسیح | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۶ ق.ظ | ۰ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

 

برای چه و با چه هدفی فیلم می‌سازیم؟

اگر این پرسش از سینماگران و مسئولین سینمایی جمهوری اسلامی ایران پرسیده شود جواب‌شان چیست؟ سود آور بودن؟ تکنیک برتر سینمایی؟ حضور بیشتر مردم در سینما؟ تولید سینماگران مقلد برای دریافت جایزه از جشنواره‌های خارجی؟ اعتراف به 36 سال اشتباه برای کسب آبروی روشنفکری یا....

  • مسیح

ما و ماهواره؛ جهاد یا رهبانیت

مسیح | يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ق.ظ | ۴ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

توضیح کوتاه:

مدت‌هاست مطالعه آثار شهید سید مرتضی آوینی را شروع کرده ام. بعضی را 6 سال یا 5 سال قبل، بعضی را دو سال قبل، بعضی را در این سال‌ها و بعضی را چندین بار خوانده ام و باز باید بخوانم.

برخی نوشته‌هایی که در این سایت قرار می‌دهم، برگرفته از آثار سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی است و ابایی ندارم از اینکه بگویم محل رجوعم ایشان بوده است. سعی شده پس از مطالعه آثار، مطالبی که به نظر مهم است و باید نوشته شود با وجود به بضاعت فکری اندکی در نگارنده هست، نوشته و در سایت قرار گیرد.

به امید آنکه نگارنده به صورت حقیقی از رهروان متفکر انقلاب شهید سید مرتضی آوینی باشد.

اما بعد:

 

«ماهواره دارد می‌آید.» 

واکنش‌های متفاوتی در برابر این جمله وجود دارد. بسیاری با شنیدن این جمله می‌ترسند و ماهواره را مظهر کامل استیلای غرب می‌دانند. این‌ها عمدتا دو گروه هستند. یا مرعوبان سکولاریسم اند که غرب را الگوی زندگی خویش قرار داده اند و معتقدند باید در برابر ماهواره سپر انداخت. اینان راهی برای مقابله با ماهواره نمی‌شناسند و آن را به مثابه حاکمیت غرب می‌دانند و یا دسته دیگری هستند که ماهواره را غول بی شاخ و دمی می‌دانند که با هر تکانش قرار است دین، ایمان، فرهنگ و حاکمیت اسلام از بین برود. آنان نیز ماهواره را یکسان با حاکمیت جهانی غرب می‌دانند و هر دو اشتباه می‌کنند.

ممکن است سوال پیش بیاید که آیا نگارنده معتقد است ماهواره بر فرهنگ و دین مردم -مثلا مردم در جمهوری اسلامی ایران- تاثیری نگذاشته است؟ خیر. برای پاسخ به این سوال لازم است مقدمه‌ای را عرض کنم.

  • مسیح

نوش‌دارو بعد از فتنه 88

مسیح | يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۰۹ ب.ظ | ۴ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

کارمان طوری بود که هر روز سایت‌های داخلی و خارجی را می‌دیدیم و سخنرانی‌ها را گوش می‌دادیم. استراحت‌مان هم صحبت همین فیلم‌ها و سخنرانی‌ها و عملکردها بود.

تلویزیون و دیدن اخبار هم کار شب‌ها بود.

نزدیک‌ترین روایت از وقایع روز با 20 و 30 شبکه دو پخش می‌شد و عموما هم تصاویر آتش زدن، شکستن و شعارهای جماعت توی خیابان بود.

اتفاقا اگر در یک چیز با طرف مخالف هم‌نظر بودیم، این بود که چرا رسانه ملی انقدر در پخش اخبار روز ضعیف عمل می‌کند. یک صدم آن‌چه که در جریان روز کشور بود، توسط تلویزیون بیان نمی‌شد.

  • مسیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

پیشنهاد می‌کنم متن آقای «امیر اهوارکی» عزیز و گرامی رو در مورد نقد فیلم آتش بس2 به کارگردانی خانم تهمینه میلانی بخونید.

 

فیلمسازی که عقاید پنجاه سال قبل فمینیست‌ها را به خورد مردم می‌دهد

  • مسیح

خانه‌هایتان را در دامنه کوه آتشفشان بنا کنید

مسیح | چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۳ ب.ظ | ۲ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

  • مسیح

نقدی بر آثار مسعود ده نمکی

مسیح | سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۱ ب.ظ | ۶ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

توجه: این نوشته، مقاله‌ای است با رویکرد انتقادی به آثار آقای مسعود ده‌نمکی که نسبت به نوشته‌های پیشین طولانی‌تر و تفصیلی‌تر است.

 

چرا ده‌نمکی را نقد می‌کنیم؟

ده‌نمکی فیلم‌هایش را با طنز شروع کرده، نه دفاع مقدس. آن‌چه بیننده از ده‌نمکی در ذهن دارد، همان چیزی است که در قاب سینما یا تلویزیون از او می‌بیند؛ فیلم‌های طنزی که می‌خواهند باطن جنگ را بیان کنند، اما طنز اند. این آمیختگی با طنز، برای رسیدن به هدف نیست و به نظر هدف انگاشته شده است.

آنچه مخاطب در سینما می‌بیند، آن چیزی نیست که ده‌نمکی می‌خواهد بسازد. یعنی آن‌چه مخاطب از فیلم‌های ده‌نمکی می‌پندارد، گویی فیلم طنزی است که در دوران جنگ اتفاق افتاده و نهایتا «پیک‌نیکی است در جنگ»، برای گذراندن ایام!

هرچند نگارنده معتقد است «ده‌نمکی» قصد کمک به ترویج فرهنگ دفاع مقدسی و معرفی شهدا را دارد، اما آنچه در قاب سینما نقش می‌بندد، جز تمسخر مقدسات و جنگ نیست.

  • مسیح

تحول در نظام سینمایی هالیوود

مسیح | شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۱۷ ب.ظ | ۴ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

در چند نوشته قصد داریم به بررسی وضعیت جامعه‌ی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه 70 میلادی بپردازیم.

انچه در این بررسی قرار است مورد توجه بگیرد، نظام رسانه‌ای آمریکا و در راس آن هالیوود و بعد مدیریت کلان مدیران این کشور در جهت مدیریت موافقین و مخالفین جامعه که به position management و opposition management معروف است، بپردازیم.

در این مطلب ابتدا نگاهی داریم به نظام سینمایی هالیوود بعد از جنگ جهانی دوم، ریشه‌های رکود هالیوود در این مدت و تحول در نظام استودیویی.

ان شاءالله در نوشته‌های بعدی به بررسی مدیریت مخالفین و موافقین توسط مدیران پنهان جامعه آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه 70 میلادی و انواع مدیریت موج مخالف صحبت خواهیم کرد.

 

  • مسیح