نـــیـــوک لـــیــــدر

۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

درباره برکناری حسین امیرعبداللهیان و چند خبر کوتاه

مسیح | دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۱۵ ق.ظ | ۰ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

- فروردین ماه سال جاری برخی اعضای لابی نایاک از مقام های وزارت خارجه خواسته بودند نسبت به برکناری حسین امیرعبداللهیان از سمت معاونت این وزارتخانه اقدام کند.
نکته‌ی مهم این درخواست اینجا بود که اعضای این لابی عقیده داشتند در صورت «درگیر شدن ایران در مذاکرات منطقه‌ای»، امیر عبدللهیان گزینه مطلوبی برای دولت روحانی نخواهد بود.

- المانیتور در مطلب روز گذشته‌ی خود اعلام کرده بود که ظریف در دیدارش با وزیر امور خارجه آمریکا در اسلو پایتخت نروژ اعلام کرده است که از اختیارات بیشتری درباره‌ی قضیه سوریه برخوردار است و ایران آماده است در قبال این موضوع انعطاف بیشتری نشان دهد.
- تنها یک روز بعد از انتشار این خبر، وزیر امور خارجه کشورمان «حسین امیر عبداللهیان» معاون عربی_آفریقایی خود را برکنار کرد.

 

  • مسیح

نقدی بر فیلم «بادیگارد» ساخته «ابراهیم حاتمی‌کیا»

مسیح | يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۴۲ ب.ظ | ۱ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

روزگاری است که «نیهلیسم» فضای فکری روشنفکرانی است که در سینمای جمهوری اسلامی ایران پاگرفته‌اند و از رزق پربرکت نهال انقلاب اسلامی نیوشیدند و حالا هر فرصتی که پیدا می‌کنند باربط و بی‌ربط فحشی هم نثار حزب‌الله و انقلاب و دین و دینداری می‌کنند.

عقل غرب‌زده،‌ سینمای ایران را فراگرفته است و سینماگران بی‌درد در فضایی فیلم می‌سازند که خود در آن زیسته‌اند. پوچ‌انگاری، فساد، خیانت، دروغ و بی‌وطنی همه‌ی آن چیزی است که امروز در سینمای ما موج می‌زند.

حال در این وانفساه باز هم «حاتمی‌‌کیا»ست که حرف مردم انقلابی را در فیلم خود می‌زند.

بگذار یک بار پایمان را از اصول تکنیکی نقد فرا بگذاریم و از دل بنویسیم. بهتر بگویم بگذار طوری حرف بزنیم که مخاطبمان روشنفکرها نباشند.

 

  • مسیح

شهدای دهه 60 و شهدای دهه 90

مسیح | جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۳ ق.ظ | ۲ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

تفاوتی بین شهدای دهه 60 و دهه 90 نیست. هر دو برای دفاع از اسلام و اعتقادات دینی، انقلاب اسلامی، وطن و... جنگیدند. در خصوص اینکه اجر و قرب کدام یک بیشتر است یا هر دو برابرند هم نمی‌توانم صحبت کنم چون این چیزها خیلی در اندازه و فهم بنده نیست.
اما از دهه 60 هر چه به جا مانده، تصویری است از مادرانی که فرزندان خود را راهی کرده‌اند، همسرانی که شوهرشان را به جنگ فرستاده اند و خواهرانی که برادر خود را عازم جبهه‌های جنگ کرده اند.
کسانی که زینب گونه فرستادند و بعد از شهادت هم زینب گونه ایستادند.
اگر گریستند، اشک هم حماسه بود و تغزل و چیزی جز عشق نبود.
مادری سه فرزند خود را تقدیم اسلام کرده بود و می‌گفت شرمنده‌ی امام امت هستم که بیشتر از این چیزی برای تقدیم کردن ندارم.
از این دست تصاویر در خاطرات ذهنی همه‌ی ما از دفاع مقدس موجود است. 
حتی برنامه «نیمه پنهان ماه» که از شبکه افق پخش می‌شد و در همین سال‌های اخیر درست شده بود، این‌چنین بود.

اما تصویری که این روزها در بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی از برنامه «مدافعان حرم» که همسر شهید «رضایی نژاد» آن را اجرا می‌کند تا مستندها درباره‌ی شهدای مدافع حرم نشان داده می‌شود، بیشتر احساسات صرف بازماندگان درباره‌ی یک شهید است.
اینکه شهید با همسرش چطور بود و با هم چه جاهایی رفتند، اینکه هدیه تولد می‌خرید یا به کادو دادن اهمیت می‌داد، اینکه همسر شهید دلش برای او تنگ شده و از قاب بسته‌ی اشک‌های او فیلم گرفته شود، با آن تصویری که از دفاع مقدس بر جای مانده تفاوت بسیاری دارد.
این تصویر یک آدم معمولی است که از دنیا رفته و همسر یا مادر یا خواهرش از نبودنش ناراحت است و آن تصویری از یک آدم با جسمی معمولی، اما روحی آسمانی بود که مثل همه می‌خورد، می‌خوابید، عشق می‌ورزید، محبت می‌کرد، اما بنده خدا بود و از همه چیزش برای خدا گذشت. او نمونه‌ای از انسان کامل بود که با خصوصیات کاملش به شهد شیرین شهادت رسیده بود و تصویر امروز، تصویری ناقص است. ما نمی‌فهمیم چه شد که فلان عزیز به درجه شهادت رسید؟ آن هم در این روزگار که سختی‌اش از هر روزگاری بیشتر است.

این مسئله ارتباطی به خانواده‌ی عزیز شهیدان ندارد. 
خانواده‌ی شهدای دهه شصت هم مثل اینان احساسات زیادی داشتند و اصولا برای آدمی که می‌میرد و از دست می‌رود هم اشک می‌ریزیم، چه رسد به شهادت کسانی که از بهترین‌های آسمان و زمین بودند.
خانواده‌ی شهدای دهه نود هم مانند خانواده‌های دهه شصت حماسه آفریدند. آن‌ها هم مثل کوه ایستاده‌اند و نسل بعدی را برای اسلام و انقلاب اسلامی تربیت می‌کنند. آن‌ها هم اگر اشک می‌ریزند، حماسی است. جلوی دشمن ایستاده‌اند و کم نمی‌آورند. 
اشکال از #فیلمسازان امروز است که اینچنین #تصویری از شهادت و بازماندگان زینبی شهیدان به مخاطب می‌دهند.
شهید انسان بزرگی است که به بزرگترین مقامی که یک بنده می‌تواند برسد، رسیده است و خانواده‌های شهدا هم با همه‌ی سختی‌های دنیایی، این را انتخاب کرده‌اند و با عشق به آن رسیده‌اند.
از این #حماسه، حماسه عاشقانه بسازیم، نه یک عاشقانه معمولی فصلی که بعد از مدتی نه انسان ساز است و نه...

  • مسیح

کارخانه ارج هم تعطیل شد.

مسیح | جمعه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۶ ب.ظ | ۱ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

تعطیلی کارخانه ارج و کارخانه‌های دیگر نتیجه دو مسئله مهم است:
یک مسئولین و دولت محترم که در حرف به #اقتصاد_مقاومتی اشاره میکنند، ولی در عمل الگوی اقتصادی غربی دارند و تنها هدفشان از اقتصاد، «توسعه اقتصادی» بر مبنای سیستم لیبرالیسم است، نه اقتصاد اسلامی. از تولید داخلی هیچ حمایتی نکرده و برعکس از تولید خارجی حمایت میکنند.

دوم مردم که اجناس خارجی می‌خرند و موقع تعطیلی کارخانه‌های داخلی، اعتراضشان بلند می‌شود که چرا کارخانه تعطیل شد؟
تولید داخلی به همین راحتی سقوط می‌کند. وقتی مردم به فکر صنعت نیستند و کالای ایرانی را با هر کیفیتی کنار می‌گذارند و به کالای خارجی روی می‌آورند، چیزی جز این رخ نخواهد داد.
ارج تعطیل شد. کارخانه‌های دیگر هم تعطیل خواهد شد. تعطیلی کارخانه‌ها موجب بیکاری برادرهای ما، فرزندان ما، پدرها و همسران ما است.
دنبال مقصر نباشیم، مقصر خود ماییم!
وقتی از تولید داخلی حمایت نمی‌کنیم، حق نداریم به دیگران شکایت کنیم. 
تعطیلی کارخانه ارج از این جهت مهم است که تولیدات این کارخانه از لحاظ کیفیت چیزی کم نداشته و این نشان دهنده‌ی عدم رغبت ما به کالای ایرانی حتی با کیفیت خوب است. 

 


پ.ن: ترس از این است که روزی حتی با لگد دشمن هم بیدار نشویم!

  • مسیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

«ابد و یک روز» ساخته‌ی «سعید روستایی» فیلمی نئورئالیستی است که سعی می‌کند در مسابقه‌ی بدبخت‌نمایی و بی‌‌چارگی خانواده و جامعه‌ی ایرانی گوی و سبقت را از رقیبان خود برباید و الحق هم این کار را انجام داده است. یعنی اگر مراد کارگردان همین مسئله بوده، باید به او تبریک گفت و اگر هدف این نبوده، پس چیست؟

فیلم پر از بدبختی‌ و سیاهی‌های بی‌پایان است و روزنه‌ی امیدی در آن نیست.

  • مسیح

پاس رونالدینیویی در مجلس

مسیح | سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۶ ب.ظ | ۲ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حتما شما هم پاس‌های معروف «رونالدینیو» را به یاد دارید که به یک سمت نگاه می‌کرد، اما به سمت دیگر پاس می‌داد. در واقع با چشمانش حریف را گول می‌زد، اما قصدش چیز دیگری بود.

به نظر نگارنده امروز این اتفاق در مجلس شورای اسلامی افتاد. انتخاب رییس مجلس بین «کواکبیان» و «لاریجانی» خیلی بیشتر از خوشحالی رسانه‌های اصولگرا ساده بود. عده‌ای به کواکبیان نگاه کردند، اما به لاریجانی پاس دادند و رسانه‌های اصولگرا یا حقیقتا دریبل خوردند و یا خود را به دریبل خوردن زده‌اند که هر دو به یک اندازه مسخره است.

  • مسیح

شهاب حسینی از قاسم سلیمانی خطرناکتر است؟!

مسیح | پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۴۵ ب.ظ | ۳ نظر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

امروز مطلبی با عنوان «شهاب حسینی از قاسم سلیمانی خطرناکتر است» در روزنامه «مکه» عربستان سعودی چاپ شده و در سایتهای داخلی هم بازتاب زیادی داشته است.

بازتاب این خبر در سایتهای داخلی به نحوی است که گویی نویسنده مطلب یعنی «محمد السلیمی» به تشویق فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی پرداخته و سینما نئورئالیستی و جشنواره ای ایران رو برای کشور عربستان خطرناک اعلام کرده است..

اما مسئله اصلی این است که این قضیه کاملا برعکس است و متن در مورد سینمای دیگری داره صحبت میکن

 

متن اصلی فارغ از عنوان یاد شده، در مورد مسئله سینمایی اخیر تنها به جایزه گرفتن شهاب حسینی به عنوان آخرین دستاورد فرهنگی! ایران اشاره کرده است و پیرامون فیلم و مسائل مربوط به آن چیز دیگری ننوشته است.
اتفاقا در همین مطلب در مورد سینمای ایران نوشته است که صنعت فیلم ایران با فیلم‌هایی نظیر «ملک سلیمان» به لابی صهیونیستی حمله کرد و آنها را ترساند و به قول نویسنده «فتوحات سینمایی»ش را با فیلم‌هایی نظیر «حضرت موسی» {احتمالا منظور فیلم ساخته نشده سلحشور است} و محمد رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم ادامه داد و اخیرا هم شهاب حسینی بازیگر ایرانی در کن جایزه گرفت.

در انتهای مطلب هم اشاراتی به ایران و تام هنکس شدهکه واژه‌ها دیگه خیلی محلی است و بنده متوجه نشده منظور نویسنده چیست.

مسئله مهم و البته جالب توجه این است که سعودی‌ها سینمای ایران را بر مبنای بیگ‌‌پروداکشن‌ها دیده و تعریف می کنند، نه فیلم‌های نئورئالیستی نظیر کارهای اصغر فرهادی و سایر فیلم های جشنواره ای و اتفاقا حمله ایران به لابی صهیونیستی و تعاریف ایران از پیامبر و... مدنظرشان بوده و مدعی شدند که هرچند عربستان از نظر سیاسی در دو سال اخیر بر ایران برتری داشته است، از نظر فرهنگی ایران است که در تعریف چهره یهود و پیامبر و اسلام اقدام جدی می کند.
 

گویی سعودی ها هم فهمیدند که تنها سینمای استراتژیک است که میتواند در زمینه فرهنگی قدرت ایران را دوچندان کند، والا از سینمای نئورئالیستی «ما چقدر بدبخت و خاک بر سریم» چیزی درنخواهد آمد.

 

 

 

  • مسیح