نـــیـــوک لـــیــــدر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

سعد بن ابی وقاص می‌‌گوید:

روز جمعه‌ای با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز صبح را به جماعت خواندیم. آن‌گاه پیامبر رو به ما کرد و بر خداوند متعال درود فرستاد و فرمود:

«روز قیامت من می‌آیم در حالی که علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام پیش روی من است و به دستش لوای حمد دارد. لوای حمد دو تکه است، تکه‌ای از سُندس (حریر و دیبا) و تکه‌ای از استبرق (حریر زربفت).

در این هنگام مردی بادیه‌نشین با شتاب به طرف رسول خدا رفت و گفت:

«در باره علی بن ابی‌طالب چه می‌گویی، زیرا درباره او اختلاف فراوانی وجود دارد.»

رسول خدا لبخندی زد و فرمود:

«‌ای اعرابی، چرا درباره علی اختلاف فراوانی وجود دارد؟ علی رابطه اش با من مانند سرم برای بدنم است و مانند دکمه برای لباسم.»

آن عرب بادیه نشین با خشم به پیامبر گفت:

«‌ای محمد، من نیرو و قدرتم از علی بیشتر است. آیا علی می‌تواند لوای حمد را حمل کند؟

پیامبر فرمود:

«آرام بگیر، اعرابی! همانا خداوند روز قیامت به علی ویژگی‌های گوناگونی عنایت می‌کند:

به او زیبایی یوسف می‌دهد و زهد یحیی و صبر ایوب و بخشش آدم و نیروی جبرئیل. لوای حمد به دست اوست، همه مردم در زیر این لواء هستند و گرداگرد او را امامان و تلاوت کنندگان قرآن و اذان گویان گرفته‌اند. و آنها کسانی هستند که در قبرها به بدن‌هایشان کرم نمی‌افتد.»

 

 

بحارالانوار، ج 39، ص 216، حدیث 8

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی