نـــیـــوک لـــیــــدر

خطای بزرگ صداوسیما و امکان جبران آن

مسیح | سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۰ ق.ظ | ۳ نظر

- تقدیر از حرکت صدا و سیما در مصاحبه با دکتر نوبخت -

نویسنده مهمان – م.

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات صدا و سیما در حق جمهوریت کشور، عدم اجازه به آیت الله هاشمی رفسنجانی و اطرافیان ایشان برای دفاع از خود، پس از وارد شدن اتهامات بسیار به ایشان بود. اگر متحجرین و بی‌سوادان در رویدادهای پس از انتخابات ۸۸ مدیریت اختلافات اجتماعی ناشی از دوپارگی جامعه را به عهده نگرفته بودند و آزادی بیان ۳۶۰ درجه که نه – حتی ۳/۶ درجه وجود داشت تا آیت الله هاشمی، دکتر نوبخت، دکتر مرعشی، دکتر کرباسچی و خانم دکتر رهنورد مطالب و اعتراضات خود را مستقیما از رسانه ملی (همان رسانه میلی) مطرح کنند و پیگیر رأی مفقوده خود باشند، بسیاری از تنش‌ها به وقوع نمی‌پیوست. نهایتا ۱ هفته اطراف وزارت کشور راهپیمایی برگزار می‌شد که آن هم می‌توانست با درایت دولت دارای مجوز باشد. پس از آن یک هفته، استدلال‌های دقیق و عمیق معترضین اصلی خود به خود باعث کاهش شبهات احتمالی می‌شد.
اگر همان سال ۸۸ از تریبون رسانه ملی اعلام می‌شد که رأی مردم آذربایجان به فرزندشان و رأی مردم لرستان به دامادشان دزدیده شده، آیا بیش از ۲ میلیون آذری و بیش از ۱ میلیون لر و بختیاری در مقابل دزدی آشکار حقشان سکوت می‌کردند؟ آن هم دو قومیتی که در جریان جنبش مشروطه مبارزات مهمی را بر علیه استبداد انجام دادند؟ قطعا اگر لرها و آذری‌ها بلافاصله از ادعای دزدیده شدن رأی‌هاشان مطلع می‌شدند، در عمل موضع خود را آشکارا اعلام می‌کردند. آیا اگر بیانیه دموکرات‌مآبانه سرکار خانم عفت مرعشی از تریبون رسانه ملی قرائت می‌شد، آیا کسی می‌توانست مدعی شود که خانواده یکی از ارکان اصلی انقلاب مورد سانسور قرار گرفته و انقلاب دارد فرزندانش را – البته در این مورد استوانه و ستون و پدر انقلاب – می‌خورد؟ اگر آن بیانیه مستقیما از رسانه ملی پخش می‌شد، قطعا افق‌های جدیدی در مقابل روی دموکراسی‌خواهان و آزادی‌خواهان جهان گشده می‌شد. اگر کلام صریح جناب کرباسچی در مورد صداقت مردم ایران با صدای بلند به گوش همه می‌رسید، اینک کسی در دلسوزی ایشان برای مردم و نیز میزان علاقه و احترام ایشان به عزت مردم تردید نمی‌کرد.
اگر کلمات گهربار دکتر نوبخت و دکتر مرعشی که به زعم من تعیین کننده اصلی نتیجه انتخابات ۸۴ بودند، در زمان اعتراضات سال ۸۸ نیز از رسانه ملی پخش می‌شد؛ اگر خاطرات دکتر مرعشی در مورد کارآمدی بخش خصوصی در مدیریت صنعت هواپیمایی با زبان فصیح خود ایشان حتی پیش از انتخابات ۸۸ به سمع و نظر مردم می‌رسید؛ اگر نظرات بزرگ‌منشانه دکتر نوبخت در مورد نتیجه انتخابات سال ۸۴ آن زمان پرسیده می‌شد؛ بسیاری از مشکلات خیلی سریع‌تر برطرف می‌شد و مردم – اعم از لر و ترک و فارس و عرب – به جای حمله به سطل زباله، با چماق و برنو و حتی کلاش به دیکتاتور حمله می‌کردند و جمهوریت نظام را با مشت آهنین خود یاری می‌کردند.
اگر در هنگامی که محمود احمدی‌نژاد تهمت‌های غیر اخلاقی از تریبون رسانه میلی در مورد خانواده‌های استوانه‌های نظام مطرح کرد، افراد مورد اتهام اجازه می‌یافتند که رودرروی مردم در مورد اتهامات وارده و نیز سفرهای مختلف داخله و خارجه خود توضیح دهند و حق ضایع شده خود را استیفا کنند، به زعم من نتیجه انتخابات ۸۸ و وقایع بعد از آن ۱۸۰ درجه متفاوت می‌شد. قطعا همین رویه می‌بایست در مورد اتهاماتی که حجة‌الإسلام والمسلین کروبی در مورد نحوه برخورد با معترضین به نیروی انتظامی و قوه قضاییه وارد کرد نیز اتخاذ می‌شد و ایضا در مورد اتهاماتی که محمود احمدی‌نژاد در مورد دوران مدیریت ایشان بر بنیاد شهید وارد کرد. انسان نمی‌داند این درد را به کجا ببرد که دکتر مهدی هاشمی بلافاصله پس از مناظره سیاه سال ۸۸ به صدا و سیما دعوت نشد تا از خود دفاع کند!

اما من اینک بسیار خوشحالم که پس از ۵ سال پر از درد و دشمنی، بالاخره دکتر نوبخت اجازه یافتند تا بخشی از حرف‌های خود را آشکارا به گوش عموم مردم برسانند.
از رسانه ملی خواهشمندیم که از این پس واقعا ملی باشد و به تمامی ممنوع‌القلم‌ها و ممنوع‌التصویرهای سال‌های سیاه پس از ۸۸ اجازه دهد افکار آزادی‌خواهانه‌شان را مستقیم و بی‌واسطه در معرض اطلاع مردم قرار دهد: این معنی واقعی جمهوریت است.
به زعم بنده بی‌سواد نامعتدل، یکی از مشکلات اساسی کشور ما، رودربایستی در مسائلی است که حقوق همه یا بخشی از مردم کشور به آن بستگی دارد. از ترور رئیس جمهور رجایی و بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی تا پرونده اتهامات وارد شده به شهردار سابق مشهد و نحوه عملکرد شهرداری تهران در بحران ارزی سال گذشته، همه و همه به سکوت برگزار شده است. تا کی باید منتظر رسیدگی قاطعانه به جرمی مانند بورسیه کردن غیرقانونی ۳۰۰۰ نفر از فرزندان این مملکت – به جای فرزندان انقلابیون اصیل و استوانه‌های رشید نظام بود؟ جنایت‌هایی مانند واردات دسته بیل و خوراک سگ آن هم در زمانی که مردم ایران به زعم بازرگان بزرگ حاج اسدالله عسگراولادی در شعب ابی‌طالب بودند و بیم قحطی بزرگتری نیز می‌رفت، باید در دادگاه انقلاب مورد رسیدگی قرار بگیرد و مرتکبین آن به اشد مجازات تنبیه شوند.
یکی از مهم‌ترین جنبه‌های این رودربایستی رسانه‌ای، عدم توجه به گذشته و حال و نیز خاطرات بزرگان و استوانه‌های نظام است. مردم حق دارند این مقدار بدانند که متراژ خانه انقلابیون پیش از انقلاب چه بوده و بعد از انقلاب چقدر است. مردم دوست دارند بدانند که نسبت درصد بیکاری فرزندان مسؤولین به درصد بیکاری فرزندان خودشان چیست. مردم باید بدانند که در زمانی که کمتر از ۱۰ درصد جوانان می‌توانستند در کنکور دانشگاه‌های دولتی و آزاد شرکت کنند، چه درصدی از فرزندان مسؤولین در جنگ حضور داشتند و چه درصدی در دانشگاه‌های داخله و خارجه مشغول به تحصیل بودند. متأسفانه خاطرات حضرت آیت‌الله هاشمی و نیز رؤیاهای ایشان، خاطرات حضرت حجةالإسلام والمسلمین روحانی به ویژه مشاهده هودج نور، و نیز تلاش‌های پرافتخار و دستآوردهای آقایان مهدی هاشمی، فائزه هاشمی، فاطمه هاشمی، محسن هاشمی، و فرزندان سایر آقایان در مذاکرات مداوم و دشوار تجاری/سیاسی با طرف‌های خارجه در دهه‌های شصت و هفتاد مورد غفلت قرار گرفته است. این تلاش‌ها باید هر روز در برنامه‌های سیاسی و اقتصادی رسانه ملی مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد تا مردم معنی عقلانیت و اعتدال و اجتناب از افراطی‌گری و را با تمام وجود درک کنند.

از تمامی دوستانی که دستی بر قلم یا نفوذی در رسانه‌ها دارند خاضعانه درخواست می‌کنم که این اشتباه بزرگ رسانه‌های دولتی و شبه دولتی را با نهایت تلاش خود جبران کنند و در سال‌های پیش رو، همت پیشه کنند و با بزرگان نظام و خانواده‌های آنها مصاحبه کنند و نظرات آنها را در مورد انتخابات‌های گذشته و پیش‌رو، فضای اقتصادی کشور، سیاست خارجه و داخله، و خاطرات آنها در مورد مسائلی مانند اجباری شدن حجاب و برخورد با بی‌حجابی و خصوصی‌سازی پرسیده و به سمع و نظر عموم مردم برسانند؛ با چنین تدبیری، امید می‌رود که ظلم‌های صورت گرفته جبران شده و فضای جامعه به سمت آرامش و عقلانیت حرکت کند.
در این میان، مصاحبه با جناب دکتر مرعشی و جناب دکتر نوبخت که پیشتر نیز نشان داده‌اند که توان زیادی برای تأثیرگذاری و جهت‌دهی افکار عمومی دارند، اکیدا توصیه می‌شود.

  • مسیح

نظرات (۳)

  • اا مجید اا
  • این متن رو کی نوشته دقیقا؟
    چقدر ایهام و ابهام داشت.
    یا من بد متوجه شدم؟
    پاسخ:
    بد متوجه شدی :D
    من اینو تو همون سایت عصر وارثین خوندم:دی البته سه بار خوندم تا بفهمم ماجرا چیه:دی
    خدا رو شکر یه چند تا کلید واژه مهم گذاشته بود که تو روشن شدن متن کمک کرد،مثل "بنده بی‌سواد نامعتدل" :دی
    یکی از فیلسوفان بزرگ غرب که به نظرم کانت بوده گفته که آدمها تفاوتهاشون با هم رو در زمینه های مختلف مثل مال هوش زیبایی و ... می فهمند و از کم داشتن آنها ابراز نارضایتی می کنند اما هیچ کس در باره عقل خود چنین احساسی ندارد چون همه فکر می کنند که از عقل سهم و بهره بالایی دریافت کرده اند. حالا این شده حکایت شما نویسنده عزیز و حرفهاتون.
    پاسخ:
    کانت بوده دیگه
    حالا شما اگر دوست داری از کانت فکت بیاری حرفی نیست!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی