نـــیـــوک لـــیــــدر

«خنده» و «خندوانه» در گفتار شهید آوینی

مسیح | سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۲ ب.ظ | ۲ نظر

 

آیا میتوان خندیدن را به عنوان یک هدف اختیار کرد؟

گاهی شنیده می‌‌شود که «خنده» را به مثابه یک مکانیسم دفاعی در برابر مشکلات اعتبار می‌کنند و فی‌المثل پیشنهاد می‌دهند که برای تخفیف دشواری‌های ناشی از تضییقات اقتصادی، رسانه‌‌های گروهی باید خنداندن را به مثابه یکی از اهداف اصلی کار خویش اختیار کنند.

این سخن که ریشه در یک برداشت عامیانه از روانشناسی جدید دارد، بر جهل گوینده نسبت به غایات کمالی وجود انسان استوار است. خنده مکانیسم دفاعی انسان‌هایی است که ضعف نفس، آنان را از مواجهه با چهره‌ی جدی حیات عاجز ساخته است. اگر «فرار» را بتوان به مثابه یک مکانیسم دفاعی پذیرفت، خنده را هم می‌توان.

کسی که با ایجاد تفنن و سرگرمی برای مردم، به طور محدود و حتی‌المقدور با غایات کمال‌طلبانه مخالفتی ندارد؛ اما جذب انسان‌‌ها به سوی اهدافی که با حیات طیبه‌ی انسانی مخالفت دارد، ظلمی است غیرقابل بخشش. در اینجا ما کاملاً آگاهانه، بحث‌‌های ماهوی مربوط به سینما را از اخلاق جدا نمی‌کنیم، چراکه اولاً شرط دینداری همین است، ثانیاً اصلاً ما معتقدیم که تفکر علمی باید بر دین ابتنا پیدا کند و نه بالعکس. پروتستانتیسم تجر‌به‌ای است تاریخی که هنوز بیش از چند قرن از آن فاصله نگرفته‌ایم و آثار مفسده‌انگیز آن امروز در حیات مفتضح غربی‌ها به وضوح ظاهر است و اگرهم این تجربه‌ی تاریخی را نداشتیم، اتکای ما بر یک پشتوانه‌ی غنی دینی است که در سراسر جهان نظیری ندارد و ریشه‌‌های انقلاب اسلامی نیز در خاک آن پا گرفته.

ما آموخته‌ایم که در تمامی مسائل مستحدثه، همواره دین و احکام آن را به مثابه مطلق حق بگیریم و شرایط جدید و مقتضیات زمان را حول این محور لایتبدل معنا کنیم و بنابراین، هرگز در برابر این سوال که «چرا اخلاق را از بحث‌‌های ماهوی مربوط به سینما جدا نمیکنید» دچار تردید نمی‌شویم.

دین اسلام برای شکوفایی کرامات باطنی انسان تشریع شده است و بنابراین، ما اخلاق حسنه را به مثابه هدف مطلق آفرینش می‌شناسیم و در برابر مقتضیات و لوازم و شرایط جدید، تکلیف ما به زبان ساده آن است که هرچه را با حیات طیبه‌ی انسانی و اخلاق کریمه منافات دارد، به دور بریزیم.

گذشته از آن، اینگونه تشکیک‌‌ها از تفکری غرب‌زده برمی‌آید که نظر و عمل را جدا از هم می‌داند و اگر مقاله‌ای این چنین حوصله‌ی آن را داشت و بضاعت نویسنده اجازه می‌داد، بسیار مناسب بود که در اینجا به این اشتباه فلسفی که اصل شجره‌ی تفکر رایج در مغرب زمین است می‌پرداختیم و تناقض آن را با دین و دینداری نشان می‌دادیم، اما به هر تقدیر بسیاری از مسائلی که ما در این مباحث طرح می‌کنیم اصلاً برای غربی‌ها و غرب‌زدگان محلی از اعراب ندارد.

اتخاذ خنده به مثابه یک هدف مجاز نیست، چنان‌که انسان اجازه ندارد لذت بردن را به مثابه غایتی برای حیات خویش اختیار کند.

شکی نیست که سینما از توان بسیاری برای ایجاد تفنن و تلذذ برخوردار است، اگر نبود این حقیقت که «خُلِقتُم لِلبقاءِ لا لِلفَناء» ـ شما را برای بقا آفریده‌اند نه فنا ـ انسان نیز می‌توانست خود را تسلیم لذات کند و کسی هم داعی‌های جز این نداشت.

شرط دینداری آن است که ما در برخورد با همه‌ی مسائل، پیش از هر چیز به انسان و کمال معنوی او بیندیشیم و لذا سینمای کمدی، جنایی، ترسناک، ملودرام‌‌های عاشقانه و... را جدا از نتایج اخلاقی نمایش آن‌ها نمیتوان بررسی کرد.
در وجود انسان ضعف‌‌های بسیاری وجود دارد که می‌توان نوک پیکان جذابیت را بدانجا متوجه داشت. از طریق چشم‌‌ها می‌توان بر همه‌ی وجود این اسفندیار رویین‌تن غلبه یافت، اما مگر صورت مسأله را باید این چنین فرض کرد که ما در جست‌وجوی راه‌هایی برای غلبه بر تماشاگر برآییم؟

 

نظرات (۲)

ممنون
من این برنامه رو ندیده بودم تا اینکه شانسی یه کلیپ دیدم که یه تیکه از همین برنامه بود..
خندیدن نه چیز بدیه نه  دین مانعش شده،ولی همیشه یاد گرفتیم که افراط و تفریط جفتشون بده و ضرر آور..
اصلا خندیدنی که من تو اون کلیپ دیدم حتی حالت عادی نداشت،خندیدن با صدای خیلی بلند و دهنی که ده متر باز شده..
به نظر خودم اون مدل خنده فقط  آدم رو بی شخصیت میکنه و مهمتر اینکه تو جمعی که هم آقایون حضور دارن هم خانما،خانم ها باید اونجوری قهقه بزنن؟!
خنده شون افراط داره :|
خندیدن بیخود و افراطی میشه نتیجه ش فیلم های زردی که مرتب تو سینما می بینیم.
برنامه های مثلا طنز ولی بیخودی مثل اینی که گفتید رو که نگاه می کنم حتی نمیتونم لبخند بزنم. چون چیز طنزی ندارن واقعا! با مسخره بازی تنها خنده و شادی که ایجاد میشه شادی کاذبه نه لذت واقعی. مثلا کارهای چارلی چاپلین، اون یارو که اسمش یادم نمیتد P: و حتی بعضا جیم کری رو میشه با جلف بازی های علی صادقی و رامبد جوان مقایسه کرد؟ اصلا.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی